دیوانه دلم زلف پریشان که دارد
جانم شکن طره پیچان که دارد
شبهاست که رفته ست ز من خواب و ندانم
کان خواب مرا غمزه فتان که دارد
خالی ست به کنج لب خونخواره او، وای
کان داغ برای دل بریان که دارد
خلقی به سر کوی وی، از شوق بمردند
آن مست شبانه خبر از جان که دارد
هر صبح رود هوش من خسته و یارب
این باد گذر بر سر بستان که دارد
در خانه دل آمد و بیرون نرود هیچ
زین ترک بپرسید که فرمان که دارد
یک شهر پر از فتنه و تو بی خبر، آری
کافر صفتان را غم ایمان که دارد
بیچاره دلم این جگر سوخته کز تست
نزد که برد، پیش نمکدان که دارد
این سر که لگدکوب تو شد، گر تو نخواهی
خسرو چه کند در ره جولان که دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق شدید و دردناک شاعر به معشوقی است که زیباییهایش او را دیوانه کرده است. شاعر از زلف پریشان و طره پیچان معشوقش میگوید که جان او را تحت تأثیر قرار داده و خواب را از چشمانش ربوده است. او به داغ دلش اشاره میکند و به بیخبری دیگران از عشق و فتنهای که به وجود آمده، ناله میکند. همچنین، او از رنج و جنون ناشی از عشق سخن میگوید و به این اشاره دارد که علیرغم تمام زخمها و دردها، دلش هنوز به عشق معشوق وابسته است. شاعر در نهایت به تأثیر معشوق بر زندگیاش و اینکه چگونه عشق او را تحت فشار قرار داده، میپردازد.
هوش مصنوعی: دل من عاشق کسی است که زلفهای شلختهای دارد و از داشتن چنین جمالی هم دلم شکسته و هم بیقرار است.
هوش مصنوعی: شبها خواب از من رفته و نمیدانم آیا آن خواب که دیگر ندارم، به خاطر زیبایی و فریبندگی توست یا نه.
هوش مصنوعی: در گوشهی لب آن موجود تاریک، هیچ چیزی نیست، آه که دلی که سوخته است، بر اثر این درد، چقدر احساس ناراحتی میکند.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم در کنار کوچه او از شوق و عشق به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و جان خود را از دست دادهاند، بدون اینکه حتی از حال و روزشان باخبر باشند.
هوش مصنوعی: هر صبح که میشود، هوش و حواسم خسته و نگران میباشد. ای کاش نسیمی که از روی باغ میگذرد، آرامش و طراوتی به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی: در قلب انسان، عشق و احساسی عمیق وجود دارد که نمیتواند از آن خارج شود. از این ترک (درد یا زخم) باید پرسید که چه قانونی بر آن حاکم است.
هوش مصنوعی: شهر پر از مشکلات و فساد است و تو از آن بیخبر هستی. کسانی که کافر هستند، به ایمان و باورهای خود اهمیتی نمیدهند و غم و نگرانی ندارند.
هوش مصنوعی: دل من خیلی داغونه و داغی دلم از اینه که تو از من دوری، اما نگاه کن که چه بیرحمانه با این درد کنار میام و این درد رو تحمل میکنم، مثل کسی که به نمکدان نزدیکه و اون رو بیشتر اذیت میکنه.
هوش مصنوعی: این سر که زیر پا رفت و مورد ضرب قرار گرفت، اگر تو نخواهی، پادشاه چه کار میتواند بکند در راهی که در آن آزادی و فعالیت دارد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.