جان تشنگی از شربت عناب تو دارد
دلبستگی از سنبل پرتاب تو دارد
شبها همه بیدار بود مردم چشمم
تا چشم بر آن نرگس پر خواب تو دارد
چون دفتر گل باز کند مرغ سحر خوان
شرح شکن طره پرتاب تو دارد
مسکین چه کند بر گل صد برگ نیازی؟
گر دست دگر نی همه از ناب تو دارد
در عشق نماز آنکه درو نیست نیازی
سر بر خط ابروی چو محراب تو دارد
خورشید جهانتابی و من ذره خاکی
هر ذره سرگشته کجا تاب تو دارد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر شوق و علاقه عمیق عاشق به معشوق است. شاعر از تشنگی و نیاز خود به معشوق سخن میگوید و دلبستگیاش به زیباییهای او را توصیف میکند. شبها بیخوابی و انتظارش برای دیدن چشمان معشوق را بیان میکند و از زیبایی ظاهری او، همچون ابرو و مو، شاعرانه یاد میکند. در نهایت، شاعر خود را در مقابل عظمت معشوقش، که به خورشید تشبیه میشود، کوچک و خاکی میداند و در جستجوی نیکی و زیبایی اوست.
هوش مصنوعی: روح تشنه من به نوشیدنی شگفتانگیز تو وابسته است و دلباخته عطر خوش سنبل تو شده.
هوش مصنوعی: مردم در شبها بیدار بودند و من به خاطر خواب عمیق چشمان تو نمیتوانستم بخوابم.
هوش مصنوعی: وقتی گلبرگها باز میشوند، پرنده صبح شروع به خواندن میکند و در وصف زیبایی و جذابیت موهای تو سخن میگوید.
هوش مصنوعی: بیچاره چه کاری از دستش برمیآید وقتی بر گل صدبرگ نیازی ندارد؟ اگر دست دیگری نباشد، او تمام نیازش را از زیبایی تو میگیرد.
هوش مصنوعی: کسی که در عشق تو حضور ندارد، نیازی به عبادت و نماز ندارد. او چنان تحت تأثیر زیبایی ابروی تو است که مانند محراب برای نماز میباشد.
هوش مصنوعی: من در برابر درخشش و عظمت تو مانند یک ذره خاک هستم و هر ذره مخلوق دیگر نیز نمیتواند تاب و تحمل نور و شکوه تو را داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.