روزی اگر آن ماه به مهمان من آید
دوران فلک در ته فرمان من آید
دیوانه دلی داشتم، آواره شد از من
کی باز درین سینه ویران من آید
هر صبحدم از گریه شود خون دلم آب
کز باد نسیم گل خندان من آید
من دانم و من، چاشنی درد تو، جانا
حاشا که طبیب از پی درمان من آید
جانم تو ستان، باز تنم خاک ستاند
آن دم که اجل در طلب جان من آید
در کوی تو نایم که پریشان شودت دل
گر چشم تو بر حال پریشان من آید
دانی که چها می گذرد بر دل خسرو
در گوش تو گر ناله و افغان من آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احوالات عاشقانه و دردناک یک فرد است که به شدت به معشوق خود وابسته است. شخص از امید به آمدن محبوب صحبت میکند و به تأثیرات عمیق حضور او بر دل و جان خود اشاره میکند. او در آرزوی دیدار محبوبش، از گریه و احساس تنهایی خود میگوید و به چالشهای درونیاش اشاره میکند. همچنین، او به احساسات و دلتنگیاش برای معشوق میپردازد و ناتوانی خود را در مقابل مرگ و جدایی بیان میکند. به طور کلی، شعر پر از احساسات عاشقانه، درد و longing است.
هوش مصنوعی: اگر آن زیبای محبوب روزی به دیدار من بیاید، تمام جریانهای زندگی و سرنوشت به اختیار من خواهد بود.
هوش مصنوعی: دل دیوانهای داشتم که از من دور شده است، آیا دوباره به این سینه ویران من بازخواهد گشت؟
هوش مصنوعی: هر صبح با گریه من، دلام چون خون آب میشود، بهطوری که از نسیم دلانگیز گل، بوی خوشی به مشامام میرسد.
هوش مصنوعی: من میدانم و خودم آگاه هستم که تو باعث درد من هستی، عزیزم. بعید است که پزشک به دنبال درمان من بیاید.
هوش مصنوعی: جانم را از من میگیری، اما در لحظهای که مرگ در پی جانم بیاید، بدنم را دوباره به خاک خواهد سپرد.
هوش مصنوعی: در خیابان تو نای (نی) من به صدا درمیآید تا دل تو را به درد بیاورد، اگر چشمان تو به حال آشفته من بیفتد.
هوش مصنوعی: میدانی چه صحنههایی در دل پادشاه میگذرد؟ اگر صدای ناله و آه من به گوشت برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.