زهی از درد خود یک چشم را بینم نمی بیند
که هیچ آن سهل گیر بی وفا را غم نمی بیند
چنین کز خواب او هر شب پریشانست چندین دل
خدایا، هرگز او خواب پریشان کم نمی بیند
نمی خواهد رهی روی تو بیند از جفا، جانا
ولی دیوانه می گردد، گرت یک دم نمی بیند
بگویش تا بپرهیزد ز آه سرد مشتاقان
رقیب آن زلف را کز خود پریشان هم نمی بیند
سخنهای تو در دل ماند ما را، پاس آنست این
که شبها رفت و کس را چشم بر هم هم نمی بیند
من مسکین غلام عشقم، ای عقل، از سرم بگذر
که این سلطان ترا در کار خود محرم نمی بیند
ز بی سنگی به خشت گور شد، کارم، هنوز ای دل
بنا و عهد و پیمان ترا محکم نمی بیند
اگر بینی که خسرو نیم کشته گشت از چشمت
ز بیم جان در آن گیسوی خم در خم نمی بیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و غم عشق صحبت میکند و بیان میکند که عاشق حقیقت را نمیبیند و تنها در فکر محبوبش است. او اشاره میکند که محبوب نه تنها به درد و رنج عاشق توجهی ندارد، بلکه خود نیز در خواب و غفلت به سر میبرد. عشق باعث پریشانی و التهاب دل عاشق میشود و همهجا جز محبوب را نمیبیند. شاعر در انتها به وضع خود اشاره میکند و از بیوفایی و نداشتن توجه رنج میبرد، و بر این باور است که محبوب به احساسات او اعتنایی ندارد.
هوش مصنوعی: چقدر غمانگیز است که از درد خود، فقط یک چشم را میبینم و آن هم هیچ چیز نمیبیند؛ حتی آن کسی که به سادگی دل میبرد، هیچ غمی از این درد نمیبیند.
هوش مصنوعی: خدایا، او هر شب در خواب خود دچار آشفتگی و نگرانی است و هیچگاه نمیتواند خواب آرامی داشته باشد.
هوش مصنوعی: عزیزم، نمیخواهی که به خاطر بدیهایت، کسی به تو نگاه کند، اما اگر یک لحظه دوری کنی، دیوانه میشوم.
هوش مصنوعی: به او بگو تا از محبت و اشتیاق سرد عاشقان دوری کند، چرا که آن زلف معشوقی که خود را در آن میبیند، باعث پریشانی و ناراحتی اوست.
هوش مصنوعی: سخنان تو در دل ما جا مانده است، و این دلیل آن است که شبها میگذرد و هیچکس خوابش نمیبرد.
هوش مصنوعی: من یک فرد درویش و وابسته به عشق هستم، ای عقل، از ذهنم خارج شو، زیرا این عشق مرا در کار خود راه نمیدهد و تو را محرم نمیشمارد.
هوش مصنوعی: از بیوفایی و ناپایداری به جایی رسیدهام که کارم به گورستان کشیده شده است؛ اما هنوز، ای دل، هیچیک از بنای زندگی و وعدههایی که دادهایم، برایم محکم و استوار به نظر نمیرسد.
هوش مصنوعی: اگر ببینی که خسرو به حال نیمه جان افتاده است، چشمت از ترس جان به آن گیسوی لخت و زیبا خیره نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.