جمال دوست مرا تا به چشم دیده شده ست
خیال او به دل تنگم آرمیده شده ست
ز زلف پرده در او که پرده پوش دل است
بیا که پرده پوشیدگان دریده شده ست
کشید عارض او خط، پناه چو، ای صبر
کنون که لشکر سودای از جریده شده ست
هنوز می کشدم دل به زلفت، ار چه مرا
هزار گونه گشایش ازان کشیده شده ست
رقیب گفت، شنیدی چه لطف می گفتند؟
سخن ز گفتن من می کند شنیده شده ست
نمی توان که دلم را ز تیر او ببرم
ز تیرش ار چه دلم چند جا بریده شده ست
مگر سیاه ازان گشت مردم چشمم
که آفتاب جمالش درون دیده شده ست
نیامده ست بر من دو روز، دانی چیست؟
لبش به دندان بگرفته ام گزیده شده ست
به دست شوق کمند نیاز می تابم
که باز آهوی صیادکش رمیده شده ست
گهر ز دیده به دامن همی کشم به رهش
ز کار خسرو بیچاره دانه چیده شده ست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلتنگی شاعر برای دوستش است. شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند و از تأثیر عمیق او بر دل و زندگیاش سخن میگوید. او در مورد احساساتی چون حسرت، longing و درگیریهای ناشی از عشق مینویسد و به تصویری از زیباییهای معشوق و ناتوانی خود در فراموش کردن او میپردازد. شاعر همچنین اشاره میکند که علیرغم درد و رنج ناشی از عشق، هنوز در پی وی است و تلاش میکند تا ارتباطش را با معشوق حفظ کند. بهطور کلی، این شعر احساسات عاشقانه و پیچیدگیهای عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: زیبایی محبوبم تا آنجایی که به چشم دیدهام، تصویرش در دل من جا گرفته است.
هوش مصنوعی: بیایید از زلف او که مانند پردهای بر دلهاست، پردهبرداری کنیم، چرا که پردهپوشان دیگر از پردهها گذر کردهاند و رازها برملا شده است.
هوش مصنوعی: صورت او مانند خطی بر روی کاغذ است و ای صبر، اکنون که افکار عاشقانه به اوج رسیدهاند، باید صبر کنی.
هوش مصنوعی: هنوز هم به موهایت علاقمندم، هرچند که از لحاظ گوناگونی، هزاران گزینه برای من فراهم شده است.
هوش مصنوعی: رقیب گفت: آیا شنیدی که چه حرفهای خوبی درباره من میزدند؟ معلوم است که سخنها درباره من از زبانه خودم به میان آمده است.
هوش مصنوعی: نمی توانم عشق او را از دل بیرون کنم، هرچند که دلم در جاهای مختلف آسیب دیده است.
هوش مصنوعی: آیا مردمک چشمم به خاطر تاریکی و ظلمت این دنیای فانی سیاه شده است، که نور زیبایی او در درون دیدگانم است؟
هوش مصنوعی: مدت دو روز است که او به دیدنم نیامده و میخواهم بفهمم چرا. من لب او را به دندان گرفتهام و این نشان میدهد که دلنگرانی برای او دارم.
هوش مصنوعی: با اشتیاق و آرزو در انتظارم، زیرا آهو, که صیاد او را به دام انداخته بود، اکنون گریخته و دور شده است.
هوش مصنوعی: من اشکهایم را مانند مروارید به دامنش میریزم، زیرا در مسیر او، دانههایی از درد و غمهای خسرو بیچاره پراکنده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.