از من آن کامیاب را چه غم است
زین شب آن مهتاب را چه غم است
ذره ها گر شوند زیر و زبر
چشمه آفتاب را چه غم است
گر مرا نیست خوابی اندر چشم
چشم آن نیم خواب را چه غم است
گر بسوزد هزار پروانه
مشعل خانه تاب را چه غم است
ور کنم من سؤال کشتن خویش
ترک حاضر جواب را چه غم است
خسرو ار جان دهد، تو دیر بزی
ماهی ار مرد آب را چه غم است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.