دلم برد و بوی وفایی نداشت
دلش راز غم آشنایی نداشت
تحمل بسی کرد گل در بهار
ولی پیش رویش بقایی نداشت
زهی جان به جانان سپرده، دریغ
که در خورد همت صلایی نداشت
صبوری برون شد ضروری ز من
که در سینه تنگ جایی نداشت
کنون شیشه را بر طبیب آورم
که زاهد قبول دعایی نداشت
فلک عاشقی را چو بر من گماشت
جز این در خزینه بلایی نداشت
چه بینم به بیهوده در باغ دهر؟
که هرگز نسیم وفایی نداشت
فراهم نشد ریش عشق کهن
که پیکان خوبان خطایی نداشت
به زنجیر او، خسروا، دل مبند
که سلطان نظر بر گدایی نداشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از تجارب تلخ عشق و دردهای ناشی از آن سخن میگوید. او به عدم وفا و عدم شناخت دل معشوق اشاره میکند و بیان میکند که علیرغم تحمل سختیها، عشق او نتیجه مثبتی نداشته است. شاعر به ناکامیهای خود در جستجوی عشق و وفا اعتراف میکند و به نبود صبوری در دل اشاره میکند. او از بزرگترین سختیها و غمها صحبت میکند و از زنجیر عشق صحبت میکند که او را در چنگال خود نگه داشته، بدون اینکه تغییر مثبتی در زندگیاش ایجاد کند. در نهایت، شاعر نسبت به بیوفایی و سختیهای عشق و زندگی ناامید است.
هوش مصنوعی: دل من را به دست آورد، اما در دلش هیچ نشانی از وفاداری نبود و راز غم را هم نمیشناخت.
هوش مصنوعی: گل در فصل بهار خیلی زحمت و تحمل کرد، اما در نهایت نتوانست دوام بیاورد و در برابر مشکلات طولانیمدت از بین رفت.
هوش مصنوعی: حیف از جان کسی که عاشق محبوبش شده است، اما تلاش و همت او به اندازهای نبود که بتواند صدایی از دلش برآید.
هوش مصنوعی: صبور بودن برای من ضروری شد، زیرا دیگر در دلم جایی برای کتمان احساسات نداشتم.
هوش مصنوعی: اکنون شیشه را پیش پزشک میبرم، زیرا زاهد هیچ دعا و درمانی را نمیپذیرد.
هوش مصنوعی: زندگی، من را در عشق به خود مشغول کرده است و جز این، در چنته خود چیزی جز درد و رنج ندارد.
هوش مصنوعی: چه چیزی را در دنیای فانی ببینم که بیفایده است؟ چرا که هرگز نسیمی از وفا و صداقت وجود نداشت.
هوش مصنوعی: عشق قدیمی نتوانست ریش خود را آماده کند، زیرا زیباییهای خوبان هیچ اشتباهی نداشتند.
هوش مصنوعی: به خودت زحمت نده برای وابستگی به کسی که در موقعیت بالا قرار دارد، زیرا او حتی به فردی که در موقعیت پایینتری است نیز توجهی نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بدین ملک ده روزه رائی نداشت
که چندان نو آیین نوائی نداشت
فقیری در این عرصه جایی نداشت
سزای نشستن سرایی نداشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.