زیر کله نمونه روی تو مه نداشت
کس ماه را نمونه به زیر کله نداشت
بگرفت چارسوی رخت زلف و هیچ وقت
یک شب جهان چو روی تو در چارده نداشت
در ضبط آفتاب نشد ملک نیم روز
کز زلف عنبرین تو قیر سیه نداشت
دوش آتشی به سینه همی زد هوای تو
بگریخت اشک و سوخته شد دل چو ره نداشت
خونم بخورد و چشم تو لب تر نکرد، ازآنک
دود دگر نوشت و خط تو نگه داشت
با این همه وفای تو دارد میان جان
دل خود ز دست رفت، چو او کس نگه داشت
از خون نوشته ام به دو رخ ماجرای عشق
از بس که در سفینه دل جایگه نداشت
یک وعده تو در حق خسرو به سر نشد
گویی که باد بود که بار گنه نداشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از معشوق خود و زیباییهای او سخن میگوید. او با بیان اینکه هیچ شباهتی به زیبایی معشوقش وجود ندارد، عشق و علاقهاش را به او در قالب تصاویری از درد و سوز و گداز ابراز میکند. شاعر به احساسات عمیق و طاقتفرسای خود اشاره میکند و میگوید که با وجود درد و رنج، وفا و attachment به معشوق در جانش وجود دارد. انتقاد و نارضایتی از نامناسب بودن شرایط و عدم برآورده شدن وعدهها نیز در اشعار مشهود است. در نهایت، داستان عشق و عذابهای آن به صورت خونین و ماندگار در خاطر او نوشته شده است.
هوش مصنوعی: در زیر سر من، چهره تو مانند ماهی زیباست و هیچ کسی مانند تو را نمیتواند پیدا کند. ماه هم نتوانسته مانند تو را زیر سر من به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: به دور سر تو زلفت پیچیده و هیچگاه هیچ شب در جهان، به زیبایی روی تو نبوده است.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی و اثرگذاری موهای معشوق اشاره میکند. او میگوید که نور آفتاب نتوانسته است جادوی زیبایی معشوق را به طور کامل ببیند و بیان کند، زیرا تاریکی و زیبایی موهای او آنقدر جذاب و پرنفوذ است که مانند قیر سیاه، همه چیز را میپوشاند و مانع از درک کامل نور روز میشود.
هوش مصنوعی: دیشب یاد تو آتشی در دل من افروخت و اشک از چشمانم ریخت. قلبم که سوخت، چون راهی برای رسیدن به تو نداشتم.
هوش مصنوعی: عشق من برای تو به گونهای است که حتی با وجود تمام رنجهایی که میکشم، تو هیچ واکنشی نشان ندادید. در این بین، دیگری با بیتوجهی به احساسات من، همچنان بر عشق و یاد تو تأکید میکند.
هوش مصنوعی: با وجود تمام وفاداری تو، دل من که جان من هم به آن وابسته است، از دست رفته است، زیرا هیچکس به او توجه نکرده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر محبت و عشق فراوانی که در دل دارم، داستان عشق را با خون خود بر چهرهام نوشتهام، زیرا قلبم دیگر جایی برای این احساسات ندارد.
هوش مصنوعی: یک وعدهای که تو به خسرو داده بودی، هیچگاه تحقق نیافت؛ انگار که آن وعده هیچ ارزشی نداشت و مانند بادی بود که بار گناهی بر دوش نداشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قارون هلاک شد که چهل خانه گنج داشت
نوشیروان نمرد که نام نکو گذاشت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.