ای آرزوی دیده، دلم در هوای تست
جانم اسیر سلسله مشک ساری تست
هستند در دعای رهی جمله مردمان
بهر نجات عشق و رهی در دعای تست
گه خشم و گه کرشمه و گه عشوه گاه ناز
مسکین کسی که شیفته و مبتلای تست
تا چند تیغ برکشی و سر طلب کنی
اینک سری که می طلبی زیر پای تست
ما جان فدای خنجر تسلیم کرده ایم
خواهی ببخش و خواه بکش رای رای تست
گفتی که ابر گشت فلانی ز آب چشم
این ابر مدتی ست که اندر هوای تست
دل رفت و نیز سینه تهی شد ز آب چشم
ای صبر، باز گرد که آن جای جای تست
ای خط سبز، بر لب جانان خضر تویی
ما را مکش چو آب خضر آشنای تست
ای قرص آفتاب که دوری ز دست ما
آخر لبی ببخش که خسرو گدای تست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.