منم و خیالبازی، شب و روز با جمالت
چه شود، اگر بپرسی نفسی که چیست حالت؟
خط جمله خوبرویان که برای ملک دلها
ز قضاست حجت تو، رقمی ست از جمالت
قد تو نشسته در دل همه خون ناب خورده
به چنین خورش نگه کن که چه بر دهد جمالت
سر من به گاه جولان ز درت مباد یک سو
که خوش آن بلند بختان که شدند پایمالت
به کدام نقد دهرت بتوان خرید حالی
که به نرخ نیم کنجد دو جهان خرید خالت
کنی ارچه ذره ذره تن من، روا ندارم
چو تو آفتاب وش را که بود گهی زوالت
بکشم ز چشم دیده ز برای آنکه جان را
چه کند چنین کلوخی به گذر گه خیالت
ز فراق سوخت خسرو، نکند ز بخت خواهش
که غرض بود نه یاری که زنم دم از وصالت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق نوشته شده است. شاعر از دل دادن به خیالات خود با معشوق سخن میگوید و به زیباییهای او اشاره میکند. او از درد و سوز عشقش نسبت به معشوق مینالد و میگوید که وجودش تحت تأثیر جمال معشوق است. شاعر در تصوراتش به معشوق مینگرد و به قیمت زیبایی او فکر میکند و نسبت به حضوری که ممکن است از دست بدهد، ناراحت است. همچنین، شاعر از اشتیاق و دلتنگیاش برای وصال با معشوق یاد میکند و در نهایت به این نتیجه میرسد که فراق از معشوق برایش خیلی سخت و دردناک است.
هوش مصنوعی: من در خیالها غرق شدهام و هر لحظه با زیباییات در حال سر و کارم. اگر بخواهی بپرسی که حال نفسی که به سرم میزند چیست، داستان دیگری دارد.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت افرادی که دلها را تسخیر میکنند اشاره دارد و میگوید که زیبایی آنها دلیلی است برای جاذبه و محبتی که در دلها ایجاد میکنند. این خط، نشاندهنده تصویر و زیبایی آنهاست که به عنوان یک نشانه از جذابیت و جمال وجودشان تلقی میشود.
هوش مصنوعی: تو با قامت eleganteات در دل همه جا نشستهای و همه اینجا به تماشای تو نشستهاند. بر این زیباخورشید نظر کن که چه زیباییای از تو به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: هرگز نخواهی دید که من در زمان دوری از تو دچار مشکل شوم. خوشا به حال کسانی که زیر سایهی تو قرار دارند و از نعمتهای تو بهرهمند میشوند، حتی اگر در این میان ممکن است پاهایشان بر زمین تو فشار بیافتد.
هوش مصنوعی: به کدام قیمت میتوان حالتی را خرید که دو جهان را میتوان با قیمت نیم دانه کنجد به دست آورد؟
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که بدن من کوچک و بیاهمیت باشد، نمیتوانم این حقیقت را انکار کنم که تو همچون آفتابی هستی که همیشه در حال درخشش و زیبایی هستی و زوال تو هرگز قابل قبول نیست.
هوش مصنوعی: من به خاطر تو، با چشمانم دلم را میکشم، زیرا نمیدانم روح من با این فکر و خیالت چه بلایی سرش خواهد آمد.
هوش مصنوعی: خسرو از جدایی میسوزد و نمیخواهد به خاطر سرنوشت خود خواستهای داشته باشد، زیرا هدف او نه یاری است و نه دوست، بلکه تنها میخواهد از وصال محبوبش سخن بگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.