پیش از این من کاشکی عشقت نمی ورزیدمی
تا به گوش خود جفا از دیگران نشنیدمی
این همه رسوایی از عشقت نرفتی بر سرم
روز اول چشم اگر از دیدنت پوشیدمی
کاش من حجام بودم تا به وقت سر تراش
بهر صدقه دائما گرد سرت گردیدمی
یا که آهوی شکاری بودمی کز بهر قتل
در ته پای سمندت غرق خون غلطیدمی
یا پیاده بودمی بر نطع شطرنج تو تا
در میان پیل مات آخر رخ تو دیدمی
یا که در پیش سگان کوی خود بارم دهی
تا به ایشان سر به سر بر آستان خفتیدمی
این همه دولت نصیب دشمنان، ای کاشکی
من به دشنامی هم آخر زان میان ارزیدمی
غیر مهجوری و محرومی نصیبم چون نشد
گر بدانستم من این، کی عشق می ورزیدمی
خاک پایم، گفته ای، خسرو، ببوسی عاقبت
دولتی بودی، اگر پای سگت بوسیدمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنج عشق سخن میگوید و آرزو میکند که ای کاش هرگز عاشق نمیشد. او به احساسات منفی و جفاهایی که از دیگران دریافت کرده اشاره کرده و به خاطر رسواییهای ناشی از عشقش حسرت میخورد. شاعر علاقهمند است جایگاه دیگری داشته باشد، مثل حجام یا آهوی شکاری، تا بتواند به نوعی در زندگیاش به عشقش نزدیکتر شود. او از حسرتی که از مهجوری و دوری از معشوق دارد، سخن میگوید و دوست دارد در هر شرایطی به عشقش نزدیک شود، حتی اگر به معنای قربانی شدن باشد. در نهایت، او بیان میکند که اگر میدانست عشق چه دردسرهایی به همراه دارد، هرگز به آن نمیپرداخت.
هوش مصنوعی: کاش قبل از این به عشق تو دلبسته نمیشدم، تا این که از دیگران نافرمانی و بیوفایی نشنیده باشم.
هوش مصنوعی: این همه بدنامی که از عشق تو بر من وارد شده، از همان روز اول اگر چشمانم را روی دیدن تو میبستم، این اتفاقات برایم نمیافتاد.
هوش مصنوعی: ای کاش من یک حجام بودم تا هر زمان که سرت را میتراشیدند، برای صدقه و نیکوکاری دور سرت بگردم و به تو خدمت کنم.
هوش مصنوعی: من همانند آهوئی بودم که در کنار پای سمند تو به خاطر شکار، در دریاچهای از خون غرق میشوم.
هوش مصنوعی: ای کاش به صورت پیاده بر زمین شطرنج تو حرکت میکردم تا در نهایت، در میانه این نبرد بزرگ، آخرین چهره تو را میدیدم.
هوش مصنوعی: آیا میخواهی من را در جلوی سگان کوی خود بگذاری، تا بتوانم به احترام آنها در آستان تو خوابم ببرد؟
هوش مصنوعی: این همه ثروت و قدرت نصیب دشمنان شده است، کاش من هم با یک ناسزایی، بر سر آن میتوانستم چیزی از این میان بدست آورم.
هوش مصنوعی: اگر نمیدانستم که سرنوشتم چنین است که از عشق و محبت دور و محرومم، هرگز عشق نمیورزیدم.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی بیانگر این مفهوم است که اگر کسی به مقام و سلطنت برسد، باید humble و فروتن باشد. در اینجا اشاره شده است که حتی بوسیدن خاک پای کسی یا پای سگش هم میتواند نشانهای از ادب و تواضع باشد. به عبارت دیگر، اگر کسی واقعا بزرگ باشد، باید از این کارها دریغ نکند و به درجات بالای معنوی و انسانی دست یابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من شبی در خواب عکس روی او گر دیدمی
زیر نعلین تو چون خاک رهت گردیدمی
گر مرا بودی مجال خاک بوس حضرتت
صد هزاران دردت از سر تا قدم برچیدمی
ور صبا از کوی تو بویی نیاوردی برم
[...]
کاش من از روز اول بوالهوس گردیدمی
تا ز گلزار تو گستاخانه گلها چیدمی
گاه در پای تو بیخود چون زمین افتادمی
گاه بر گرد سرت چون آسمان گردیدمی
این که می بوسم زمین از دور و حسرت می برم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.