ای دل، مرا به هر کو افسانه چند خواهی؟
جان زلف یار دارد، از شانه چند خواهی؟
در عهد او چه جویی دلهای خسته، ای جان؟
در ملک میر ظالم ویرانه چند خواهی
ای مرغ آن گلستان، کت جان ماست دانه
گر نامه زان بت آری، زین دانه چند خواهی؟
گفتی ز کیست طعنه از دست عشق بر تو؟
ای آشنای جانها، بیگانه چند خواهی؟
تا چند عاشقان را دیوانه خواهی از غم
تو زلف را بجنبان، دیوانه چند خواهی؟
گفتی فسانه ای گو، از سرگذشت هجران
باید که تو نخسپی، افسانه چند خواهی؟
تو دیر زی، اگر من جان در سر تو گردم
جایی که شمع باشد، پروانه چند خواهی؟
پرسی که چند باشد دلها به گرد کویم
در سومنات گبران بتخانه چند خواهی؟
زینسان که هم به بویی مست و خراب گشتی
خسرو، هنوز آخر پیمانه چند خواهی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.