هندوی زلف را چو تو یغما چنین دهی
در روم و ری منادی تاراج دین دهی
پیش لب تو گر چه گداییست کار من
ملک جهان مراست، گر انگشترین دهی
چون من روم، به تربت من بوسه ای زنی
حلوای روح من چو دهی، این چنین دهی
آنجا که گشت تست، بگو تا شویم خاک
باری چنین چو کشته خود را زمین دهی
جان بردن نهفته، میاموز غمزه را
جلاد را چه استره در آستین دهی؟
تلخی عشق بی مزه گردد ز نوش وصل
ناخوش میی که چاشنیش انگبین دهی
من کیستم که خنده زنی تو به روی من؟
خسرو خس و بهاش تو در ثمین دهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.