نامردم است، هر که درو نیست مردمی
عودی که بوش نیست، بسوزش به هیزمی
مردم نه ای، چه نفس بد اندر نهاد تست
دیوی که جای کرده در اندام آدمی
وه این چه کوری است که در چارراه شرع
با صد هزار رهبر بیننده ره گمی
عمر روان چو آب و تو معمار قصر خاک
چو آب چشمه هست، چرا در تیممی؟
شرمی که بهر مال شوی بنده خزان
چون بنده خدایی و فرزند آدمی
چون بد کنی، بدیت بگویند، از آن مرنج
کان هم خودی که در حق خود در تکلمی
از برگ ریز یاد کن و دل منه به باغ
ای بلبلی که بر سر گل در ترنمی
امروز باژگونه مزن نعل اسپ خویش
فردا چو زیر خاک لگدکوب هر سمی
از تست بی نمازی خسرو، دلا که تو
مردار اوفتاده به چه بلکه در خمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد افراد نیکوکار منتشر نشده و در واقع به مسأله انسانی بودن و اخلاق اشاره دارد. شاعر میگوید که کسانی که در رفتارشان انسانی نیستند، به درد نمیخورند و مانند چوبی هستند که بویی ندارد. او بر این نکته تأکید دارد که در وجود انسانها دیوهایی وجود دارد که آنها را از خوب بودن دور میکند. همچنین، شاعر به کوری در درک مسائل مذهبی اشاره میکند و میپرسد که چرا عمر مانند آب سریع میگذرد، در حالی که ما هیچ اقدامی نمیکنیم. در ادامه، تأملاتی درباره ارزش واقعی انسانیت و شرم از مقام خداوندی بیان میشود، و اینکه انسان باید مراقب اعمال خود باشد، زیرا عواقب بدی خواهد داشت. در نهایت، به یادآوری زوال و ناپایداری زندگی پرداخته میشود و این که انسان باید به خوبی توجه کند تا در آینده دچار عذاب نشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دل محبت و انسانیت ندارد، نامرد است. همانند چوبی که بوی عود را ندارد، بهتر است که بسوزد و به هیزم تبدیل شود.
هوش مصنوعی: ای مردم! تو دیگر چه کسی هستی؟ در وجود تو، نفس بدی وجود دارد که همچون دیوی در جسم آدمی جا گرفته است.
هوش مصنوعی: این چه کوربختی است که در چهارراه دین، با وجود صدها راهنما، آدمی به گمراهی میافتد؟
هوش مصنوعی: زندگی مانند آب است و تو سازندهی قصر خاکی. اگر آب چشمه وجود دارد، چرا به تیمم میپردازی؟
هوش مصنوعی: شما به خاطر مال و ثروت خجالت میکشید، اما همچنان مانند بندهای در برابر خداوند و فرزند انسانی هستید.
هوش مصنوعی: اگر کار بدی انجام دهی، مردم دربارهات بد خواهند گفت. نگران نباش، زیرا خودت هم در مورد خودت، به حقیقتی که در گفتار توست، آگاه هستی.
هوش مصنوعی: به یاد برگهای ریز شده باش و دل خود را به باغ نسپار، ای بلبلی که بر روی گل نشسته و در حال نغمهخوانی هستی.
هوش مصنوعی: امروز به کارهای نادرست و ناپسند خود ادامه نده، زیرا فردا خود را در شرایطی خواهی دید که باید عواقب آن کارها را تحمل کنی.
هوش مصنوعی: ای دل، از عشق خسرو بینمازی او، چطور میتوانی در آن حال به خود بیایی، وقتی که تو مشابه یک جسد به زمین افتادهای؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا خوی ابر گل رخ تو کرده شبنمی
شبنم شدهست سوخته چون اشک ماتمی
... این مصرع ساقط شده ...
کاندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی
کی مار ترسگین شود و گربه مهربان؟
[...]
ای آدمی به صورت و بیهیچ مردمی
چونی به فعل دیو چو فرزند آدمی؟
گر اسپ نیست استر و نه خر، تو هم چن او
نه مردمی نه دیو، یکی دیو مردمی
کم دید چشم من چو تو زیرا که چون کمند
[...]
آمد بهار خرم و آورد خرمی
وز فر نوبهار شد آراسته زمی
خرم بود همیشه بدین فصل آدمی
با بانگ زیر و بم بود و قحف در غمی
صدر جهان رسید بشادی و خرمی
در دوستان فزونی و در دشمنان کمی
شاه جهان و صدر جهان شاد و خرم است
جاوید باد شاه بشادی و خرمی
ای شاه راز طلعت فرخنده فال تو
[...]
در عالم کفایت عقل مجسمی
وز غایت لطافت روح مسلمی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.