مه به زلف تو گر شود بسته
هر زمان خوب تر شود بسته
گر به زلف تو چشم بگشایم
موی در مو نظر شود بسته
چون گشایی دهان شیرین را
تنگهای شکر شود بسته
گر ز جورت به چرخ ناله کنم
چرخ را هفت در شود بسته
دیده کز خواب بسته می نشود
هم به خون جگر شود بسته
از دم سرد من عجب نبود
آب چشمم اگر شود بسته
بنده خسرو که دل به مهر تو بست
کی به مهر دگر شود بسته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلبستگی عمیق شاعر به معشوقش است. شاعر میگوید که حتی با بسته بودن زلف و چشمان معشوق، زیبایی و جذابیت او بیشتر میشود. اگر او چشمانش را باز کند، زیباییاش در دلش زنده میشود. همچنین، با گشوده شدن دهان شیرین معشوق، طعم شیرینی به وجود میآید. شاعر بیان میکند که او به خاطر عشق معشوقش، از دیگر عشقها و آرزوها فاصله گرفته است و احساساتش تنها به او وابسته شده است. به طور کلی، این شعر احساسات عمیق عشق و اشتیاق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: اگر ماه به زلف تو هر لحظه گره بخورد، زیباییاش بیشتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر به زلف تو نگاه کنم، موهای تو به قدری در هم تنیدهاند که گویی در هم بستهاند و نمیتوانم از زیبایی آنها چشم بپوشم.
هوش مصنوعی: زمانی که تو لب به سخن میگشایی و از شیرینی زبانت میگویی، تلخیهای درونت به تنگ میآید و احساسات ناخوشایند تحت تأثیر کلام شیرینت محو میشوند.
هوش مصنوعی: اگر از شدت درد و رنجی که از تو میکشم به آسمان شکایت کنم، آسمان به قدری در بسته است که به هیچکس نمیرسد.
هوش مصنوعی: چشمی که خوابش نمیبرد، در حالی که دلش پر از غم و درد است، هیچگاه آرام نمیگیرد.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر سردی و بیاحساسی من، اشکهایم بند نیاید، نباید تعجبی داشته باشی.
هوش مصنوعی: من بندهای هستم که دل به عشق تو سپردهام و هیچگاه به عشق کسی دیگر نخواهم پیمود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.