ای صبا، از زلف او بندی بخواه
عاریت از لعل او قندی بخواه
چون لب میگون بیالاید ز می
چاشنی از لعل او قندی بخواه
پاره شد پیراهن جان از غمش
زان لب جان بخش پیوندی بخواه
ای که می گویی «قناعت کن به هجر»
رو قناعت را ز خرسندی بخواه
ز آتش دل دفتر صبرم بسوخت
نسخت او از خردمندی بخواه
نوبت وصلش اگر پیوسته نیست
گر توانی خواست یک چندی بخواه
هست وصلش با خداوندان بخت
خسروا، بخت از خداوندی بخواه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به صبا (باد) خطاب میکند و از او میخواهد که زیباییها و لذتهای عشق را از محبوبش بگیرد و به او برساند. شاعر از زلف و لعل محبوب طلب میکند و بیان میکند که چگونه عشق او باعث رنج و درد او شده است. او به بیصبری خود اشاره کرده و از پول و قناعت به هجران میگوید. با وجود مشکلات، شاعر از صبا میخواهد که اگر امکان وصالی نیست، حداقل برای مدتی این وصال را بخواهد. در نهایت، شاعر از بزرگان سرنوشت میخواهد که خوشبختی و وصل را از خداوند طلب کنند.
هوش مصنوعی: ای نسیم، از زلف او تکهای بگیر و به امانت بگیر، و از دندانهایش که همچون الماساند، شیرینی بخواه.
هوش مصنوعی: وقتی لبهای زیبا و خوشرنگش در کنار شراب ظاهر میشود، به خاطر شیرینی زیباییاش، از او مانند قند چیزی بخواه.
هوش مصنوعی: دل به خاطر غم او آنچنان رنجیده و آزرده است که گویی پیراهن جانم پاره شده است. از آن لب شیرین و زندگیبخش خواهش میکنم که پیوندی برقرار شود.
هوش مصنوعی: تو که میگویی به دوری از محبوب قناعت کن، بهتر است قناعت را از رضایت درونت بخواهی.
هوش مصنوعی: دل من به شدت میسوزد و صبرم را از بین برده است. از عقل و دانایی خود کمک بگیر و چارهای بیاندیش.
هوش مصنوعی: اگر ارتباط با او همیشه ممکن نیست، اگر میتوانی، کمی وقت بخواه و درخواست کن.
هوش مصنوعی: ای کسانی که به خوشبختی رسیدهاید، وصل شدن به او با خداوندان بخت است، پس از خداوند برای خوشبختیتان درخواست کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.