دل و جان مرا زاندازه و بگذشت آرزوی تو
بباید خون من تا جان کنم قربان خوی تو
دلم بستی چو در زلف درازش آن قدر رشته
که گردد هر زمان گرد سر هر تار موی تو
تو خود هم زین دل پر خون برون بر حال دل، جانا
که من گفتن نمی آرم بر آن خوی نکوی تو
نمازت را به خون بودی وضوی مردم دیده
چو خون کم شد تیمم می کند از خاک کوی تو
تو خوش خوش می روی چون گل به پیشت بادپا خندان
هزاران جان سرگشته دوان دنبال بوی تو
به راهت خاک گشته عاشقانست و تو در جولان
مبادا کان چنین گردی نشنید گرد روی تو
نمی یابد خبر خلق از دل گم گشته جز آن دم
که بوی خون دلها باد می آرد ز سوی تو
نه بر تو بلکه هم بر دیده خود می نهم منت
اگر دزدیده پا گردم ز بهر جست و جوی تو
من و شبها و بیداری و حیرانی و خاموشی
که محرم نیست خسرو را زبان در گفت و گوی تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عمیقترین احساسات عشق و دلبستگی شاعر نسبت به معشوق میپردازد. شاعر به تعبیر درد و رنج ناشی از عشق خود مینویسد و میگوید که جانش را فدای معشوق خواهد کرد. او از اسارت دلش در زلف معشوق و همچنین از کثرت محبت و آرزوی دیدن او سخن میگوید. شاعر به زیباییهای معشوق اشاره میکند و میگوید که عاشقان در پی بوی او هستند و خاک را در مسیر او نذر میکنند. همچنین، او از دشواری بیان احساساتش در کنار معشوق میگوید و به بیتابیهای شبانه و درونگرا بودن خود اشاره میکند. در نهایت، احساسات عمیق و درد عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: دل و روحم برای تو به اندازهای است که آرزوی تو فراتر از حد توان من میشود. برای رسیدن به تو، باید جانم را فدای عشقت کنم.
هوش مصنوعی: دل من مانند رشتهای در زلف بلندش قفل شده است؛ چنان به او وابستهام که هر بار که به دور هر تار مویش میچرخد، دلم نیز به دنبالش میچرخد.
هوش مصنوعی: تو هم از این دل پرخون بیرون بیا و به حال دل من نگاه کن، ای جان، زیرا که من نمیتوانم زیباییهای تو را به زبان بیاورم.
هوش مصنوعی: اگر نمازت به خون آغشته شده، به این معنی است که مردم در خون و سختی غوطه ور هستند. وقتی که خون کمتر میشود، از خاک کوی تو تیمم میکنند، یعنی از محبت و عشق تو منبع ماء و زندگی میسازند. این تصویر به نوعی نشاندهندهی اهمیت و تقدس عشق و ارتباط با معشوق است، حتی در شرایط سخت.
هوش مصنوعی: تو با شادی و خرمی همچون گلی در حرکت هستی و نسیم خوشی به دنبال تو میآید. هزاران جان سرگشته با شوق و اشتیاق به دنبال عطر و بوی تو میدوند.
هوش مصنوعی: عاشقان به پای راه تو خاک میافتند، اما تو مواظب باش که نگذارید زشتیها به چهرهات بچسبد و از خودت دور نشوی.
هوش مصنوعی: هیچکس از حال دلهای گمشده خبر ندارد، جز زمانی که نسیم خون دلها به سوی تو میوزد.
هوش مصنوعی: من بر تو منت نمیگذارم، بلکه این انتظار را به چشمان خود میگذارم. اگر برای جستجوی تو ناخواسته دزدکی حرکت کنم، مشکلی نیست.
هوش مصنوعی: من و شبها و بیخوابی و سردرگمی و سکوت، که در این شرایط فقط نمیتوانم با زبان خودم درباره تو صحبت کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.