یا دلم را به راز محرم شو
یا تنم را بدوز و مرهم شو
گر نه ای آگه از درونه من
یک زمانی بیا و همدم شو
نشوی کم به پرسشی که کنی
ورشوی کم بدین قدر کم شو
چند سر برکنی ز جیب جفا
یا به دامن کش و فراهم شو
ور غمت بهر بردن دل ماست
دل ما را بگیر و بی غم شو
گر شوی دیده، می توانی شد
مردم دیده گر شوی، هم شو
جای در چشم خسرو ار نکنی
خاک پای سر معظم شو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.