ای دل، ز وعده کج آن شوخ یاد کن
خود را به عشوه، گر چه دروغ است، شاد کن
بنویس نامه ای و روا کن به دست اشک
لیک اول از سیاهی چشمم سواد کن
تا چند خود مراد کنی صد هزار کار
یک کار بر مراد من بی مراد کن
اینک سواره می رود و تا ببینمش
ای آب دیده یک نفسی ایستاد کن
خسرو، چو نرد عشق به جان باختی، کنون
ماندن به دست تست، گرو را زیاد کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به یاد معشوق میافتد و با ظرافتی خاص، از او میخواهد که خاطرات شیرین را زنده کند. او به دوگانگی احساسات اشاره میکند و به رغم دروغین بودن خوشحالی، خود را شاد نگه میدارد. نامهای به معشوق مینویسد و شروع آن را با اشکهایش آغاز میکند. همچنین از او میخواهد که برای یک بار هم که شده، خواستهاش را برآورده کند. در نهایت، حسرت دیدن معشوق را بیان میکند و از او میخواهد تا برای دیدنش منتظر بماند و در دل خود ارزش عشقی که به آن باخته را افزایش دهد.
هوش مصنوعی: ای دل، به یاد آن وعدههای فریبنده آن معشوق افت، خودت را با ناز و عشوه خوشحال کن، حتی اگر این وعدهها دروغین باشد.
هوش مصنوعی: نامهای بنویس و بگذار تا اشکها بر آن بیفزایند، اما ابتدا از تاریکی چشمم بنویس.
هوش مصنوعی: چرا همچنان به خواستههای خود مشغولی؟ صدها کار برایت انجام میشود، اما یک خواستهی مهم من را بدون هیچ قید و شرطی برآورده کن.
هوش مصنوعی: او هماکنون سوار بر اسب میرود. ای چشمان پرآب، کمی صبر کن تا او را ببینم.
هوش مصنوعی: خسرو، وقتی که در عشق بازی را با تمام وجود باختی، حالا این به تو بستگی دارد که چطور ادامه بدهی و به آخر برسانی. پس تلاش کن تا چیزهای بیشتری به دست بیاوری و موفقتر باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روحش همیشه از کرم خویش شاد کن
عمر برادر و پسرانش زیاد کن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.