مرا قامت چو چوگان است و سر چون گوی سرگردان
بیا، ای ترک و چوگانی بدین سرگشته در گردان
همه شب جان من گردانست گرداگرد رخسارت
بدانگونه که باشد گرد گل باد سحر گردان
سرت گردم، زمانی گوش کن بر ناله های من
گرت درد سری باشد مرا بر گرد سرگردان
در ایام چو تو شکر لبی تا کی کشم تلخی؟
بزن یک خنده و دامان عیشم پر شکر گردان
ز غم شب تا سحر جان می کنم، بردار زلف از رخ
اگر مردن نباشد زود، باری بیخبر گردان
چه منعم می کنی، زاهد، از این روی و بدین دیدن
توان گفتن مسلمان را که روی از قبله برگردان
شبی، ای آفتاب حسن، در مهتاب گشتی کن
در و دیوار را از سایه خود جانور گردان
برون آ از در و دیوانه گردان هوشیاران را
ولیکن خسرو دیوانه را دیوانه تر گردان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلبستگی عمیق شاعر به محبوبش است. شاعر خود را به گونهای توصیف میکند که شبیه چوگانی است با سر گویگونه که در گردشی بیهدف قرار دارد. او از محبوبش میخواهد که چون چوگانی او را بگرداند و همچنین از او میخواهد که با لبخندی تلخیهای زندگیاش را شیرین کند. شاعر از درد جدایی و غم عاشقانه سخن میگوید و اشاره میکند که جانش در گرد عشق محبوبش میچرخد. در نهایت، نالههایش را در این عشق بیان میکند و از محبوب میخواهد که حالش را بهتر کند و او را از حالت دیوانگی درآورد.
هوش مصنوعی: من اندامم چنان است که مانند یک چوب چوگان میباشد و سرم همچون گوی سرگردان میچرخد. بیا، ای ترک، و با این چوب چوگان و گوی سرگردان بیا و بازی کن.
هوش مصنوعی: هر شب روح من به دور چهرهات میچرخد، همانطور که گل در صبحگاه به دور خود میچرخد.
هوش مصنوعی: ای کاش برای یک لحظه به نالهها و دردهای من گوش کنی، اگر برایت مهم است و دلی برایم داری، مرا در این حالت سرگردانی توجه کن.
هوش مصنوعی: در روزهایی که تو مانند شکر هستی، تا چه زمانی باید تلخی را تحمل کنم؟ یک لبخند بزن و زندگیام را پر از شیرینی کن.
هوش مصنوعی: از ترس و غم، تا صبح درون خود را میسازم و جان میدهم. اگر قرار نیست به زودی بمیرم، پس موهایت را از چهرهام دور کن، تا بیخبر و بدون دردسر بگذرانم.
هوش مصنوعی: زاهد، تو با نفع دادن به خودت و دیگران، از کسی که صورتش را از قبله برگردانده، نمیتوانی مسلمان واقعی بخوانی.
هوش مصنوعی: شبی، ای طلوع زیبایی، در نور مهتاب قدم بزن و با سایهات دیوار و زمین را پر از زندگی کن.
هوش مصنوعی: از خانه بیرون برو و هوشیاران را دیوانه کن، اما این خسر (شاه) را که خود دیوانه است، بیشتر دیوانه کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اسیر دام زلفم کرده بر گرد سرگردان
چو گردانیده سرگشته ام سرگشته تر گردان
من از جان ناامیدم تیر خود بر من مکن ضایع
اگر داری دوایی صرف بیمار دگر گردان
در آور جلوه تا خون دل ما ریزد از مژگان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.