گذشت آن که من صبر و دین داشتم
تو گویی، نه آن و نه این داشتم
همی رفت و پابوس زهره نبود
هم از دور رو بر زمین داشتم
بدیدم در آن پایه زندگی
که من مردن خود یقین داشتم
رقیبش ز ننگم نگشت، ار نه من
سر و تیغ در آستین داشتم
به یادش ز خورشید می سوختم
همین سایه ای همنشین داشتم
مسوز از گمان صبوریم، ازآنک
نماند آن که من پیش ازین داشتم
فتادم به چاه زنخ، گر چه من
چو خسرو دلی دوربین داشتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.