گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

گل دل تازه گردد از دم خم

دل گل زنده گردد از نم خم

روح پاکت است چشم عیسی جام

و اشک لعل است خون مریم خم

تا شوی محرم حریم حرم

غوطه ای خور به آب زمزم خم

در شبستان می پرستان کش

شاهد جام را ز طارم خم

خیز تا صبحدم فرو شوییم

گل رویین قدح به شبنم خم

داد عیش از ربیع بستانم

به طلوع مه محرم خم

جان خسرو مگر به وقت صبوح

همچو ساغر برآمد از غم خم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
خواجوی کرمانی

دل گل زنده گردد از دم خم

گُل دل تازه گردد از نم خم

روح پاکست چشم عیسی جام

خون لعلست اشک مریم خم

تا شوی محرم حریم حرم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه