بخرام تا به زیر قدم پی سپر شویم
خاکیم در رهت، قدمی خاک تر شویم
گر بخششی دگر نکنی، خون من بریز
باری بدین بهانه به نامت سمر شویم
عقلم ز نام و ننگ خبر می دهد هنوز
بنمای یک کرشمه که تا بی خبر شویم
شبها قرار نیست، دمی گر بود قرار
بادی وزد زلف تو زیر و زبر شویم
ما را نماند خواب، رها کن که بعد از این
بر پات رو نهیم و به خواب دگر شویم
ما را دگر مگوی که جای حواله نیست
دل کو که ناوک دگری را سپر شویم
مقصود خسرو است ز تو یک نظر که تا
هر روز نیم کشته آن یک نظر شویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و اشتیاق شاعر به معشوق است. شاعر از معشوق میخواهد که به او توجهی کند تا به آرامش برسد و از غم و درد رهایی یابد. او به این موضوع اشاره میکند که حتی اگر معشوق بیشتری از او بخشش نکند، هنوز هم به عشق او ادامه خواهد داد. شاعر به شدت تحت تأثیر زیبایی و جذابیت معشوق قرار دارد و به دنبال فرصتی است تا عشقش را ابراز کند و از زندگی همراه با او لذت ببرد. در کل، شعر حس ناامیدی و longing را در جستوجوی عشق و توجه معشوق به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: به جلو برو تا بتوانیم زیر پایتان سپر شویم. ما در مسیر تو، همچون خاک هستیم و با یک قدم، خاکیتر خواهیم شد.
هوش مصنوعی: اگر بار دیگر به من نیکی نکنید، با این بهانه خون من را بریزید تا به نام شما جاودانه شویم.
هوش مصنوعی: عقل من هنوز از نام و ننگ آگاه است، فقط کافی است به من یک اشاره کوچک کنی تا از این مسائل بیخبر شوم.
هوش مصنوعی: شبها قرار نیست که آرامشی باشد، بادی میوزد و باعث میشود زلف تو به هم بریزد.
هوش مصنوعی: ما دیگر خواب نداریم، بگذار که از این به بعد روی پای تو بایستیم و به خواب دیگری برویم.
هوش مصنوعی: دیگر از ما نگو، زیرا جایی برای توجیه باقی نمانده است. دل ما کجاست که برای تیر محبت دیگری سپر شویم؟
هوش مصنوعی: خسرو از تو فقط یک نگاه خواسته است تا ما هر روز به خاطر آن یک نگاه نیمهجان شویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.