التفاتی به من آن ماه ندارد، چه کنم؟
این چنین ملتفتم می نگذارد، چه کنم؟
سوده شد بر صفت سرمه تن سنگینم
هیچم آن شوخ چو در چشم نیارد، چه کنم؟
هر پیاله که ز می بر لب او نوش کنم
گر بود چشمه حیوان نگذارد، چه کنم؟
باد را گفتم «پیغام من او را بگذار»
آن قدم سخت سبک چون نگذارد، چه کنم؟
برگ کاهی شدم از کاهش بسیار و مرا
باد زلفش به خسی هم نشمارد، چه کنم؟
زلف او در سر هر موی جفایی دارد
وز وفا یک سر مو نیز ندارد، چه کنم؟
گویدم چشم تو چندین ز چه می بارد خون
هم نخواهم که ببارد، چو ببارد، چه کنم؟
می کشد هر دم از اندیشه خود خسرو را
یک دم اندیشه به خود می نگمارد، چه کنم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.