ما ترک رضای دل خودکام گرفتیم
در زاویه نیستی آرام گرفتیم
بدنامی و آوارگی ما چو ز دل بود
ترک دل آواره بدنام گرفتیم
دل زحمت خود برد ز ما و ز بلا رست
آزاد نشد مرغ کزین دام گرفتیم
تا سوختن عشق ز پروانه بدیدیم
سودای همه سوختگان خام گرفتیم
غم خوردن پیدا بد و خون خوردن پنهان
ذوقی که ز خوبان گلاندام گرفتیم
هرکس در پیری زد و ما دامن خمار
زین عاشقی عاریت آرام گرفتیم
ای اهل سلامت که نداری خبر از ما
رو سبحه ترا باد که ما جام گرفتیم
گفتی کم جانی و تنی گیرد درین راه
ما راه تو، ای شیخ، به ناکام گرفتیم
سودای تو با کام دل از کام برون زد
هرچ از همه خوبان جهان کام گرفتیم
ماییم دعاگوی و ز اقبال رقیبت
کز وی قدری لذت دشنام گرفتیم
میکن ز جفا هرچه توانی و میندیش
کان در حق خسرو کرم عام گرفتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان دردها و رنجهای عاشقانه پرداخته و احساسات عمیق انسانی را به تصویر میکشد. شاعر از دلباختگی و آوارگی سخن میگوید و اشاره میکند که به خاطر عشق، به ناچار در وضعیتی دشوار قرار گرفته است. او حسرت و غم ناشی از عشق را به تصویر میکشد و به تضاد میان شادی و اندوه اشاره میکند. در نهایت، شاعر از دیگران میخواهد که محبت و رحم را درک کنند و به وضع او و عاشقانی که در این مسیر گام گذاشتهاند توجه داشته باشند.
هوش مصنوعی: ما به خواستههای خود بیتوجهی کردیم و در گوشهای از عدم وجود، به آرامش رسیدیم.
هوش مصنوعی: آسیبدیدگی و سرگردانی ما از درون خودمان ناشی شده است. به خاطر درد و رنجی که داریم، سرشکسته و ناآشنا هستیم.
هوش مصنوعی: دل از زحمت و رنجش رهایی یافته و دیگر از مشکلات آزاد نشده است، مانند پرندهای که در دامی که برایش گذاشتهایم گرفتار مانده است.
هوش مصنوعی: وقتی عشق پروانه را سوخت، متوجه شدیم که باید اشتیاق و آرزوی همه عاشقان آتشگرفته را در دل خود بر بکشیم.
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که به صورت آشکار بروز میکند، به وضوح مشخص است، اما درد و رنجی که در دل مخفی میماند، از عشقی عمیق و زیباییهایی که از محبوبان به دست آوردهایم ناشی میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی در دوره پیری خود به مشکلاتی دچار میشود، اما ما در سایهی عشق و محبت به آرامش رسیدیم و از آن لذت میبریم.
هوش مصنوعی: ای کسانی که در سلامت و خوشی به سر میبرید و از حال ما بیخبرید، دعا و ذکر شما باد که ما به خوشی و سرور زندگی را تجربه کردهایم.
هوش مصنوعی: تو گفتی که جان و تن کمی داری، اما ما در این مسیر راه تو را انتخاب کردیم، ای شیخ، و به سوی ناامیدی رفتهایم.
هوش مصنوعی: عشق و آرزوی تو باعث شد تا لذتهای دیگر زندگی را فراموش کنیم و از آنها بهرهمند نشویم.
هوش مصنوعی: ما همیشه به نفع تو دعا میکنیم، حتی اگر دیگران از موفقیتهای تو حسادت کنند و ما از آنها آسیب دیده باشیم.
هوش مصنوعی: هر کاری از دستت برمیآید در حق من انجام بده و به این فکر نکن که من نسبت به تو چه نظری دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا ما به سر کوی تو آرام گرفتیم
اندر صف دلسوختگان نام گرفتیم
در آتش تیمار تو تا سوخته گشتیم
در کنج خرابات می خام گرفتیم
از مدرسه و صومعه کردیم کناره
[...]
از صبر عنان دل خود کام گرفتیم
آن طایر وحشی به همین دام گرفتیم
بردانه نا پخته دویدیم چو آدم
ما کار خود از روز ازل خام گرفتیم
هر چند چو دستار شد از گریه بسیار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.