ز دستم شد عنان دل، چه داند کس که من چونم؟
درین تیمار بی حاصل چه داند کس که من چونم؟
من و شبها و نقش او که بر وی فتنه شد جانم
همه روزم بدو مایل، چه داند کس که من چونم؟
زند هر دم ز بدخویی مرا سنگ جفا بر جان
از آن بدخوی سنگین دل، چه داند کس که من چونم
شب حامل برای من بزاید هر زمان دردی
ز درد این شب حامل، چه داند کس که من چونم؟
جدا شد کاروان صبر و راه هجر بی پایان
چو دور افتادم از منزل، چه داند کس که من چونم؟
مرا خر در خلاب افتاد و از آب دو چشم خود
چو کس را نیست پا در گل، چه داند کس که من چونم؟
چو کس را دیده بینش نمی بینم که من بیند
به جز شاهنشه عادل، چه داند کس که من چونم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.