چو خواهم با تو حال خود بگویم، جا نمی یابم
وگر پیدا کنم جای ترا، تنها نمی یابم
به جان و دل ترا جویم، اگر ناگاه پیش آیی
ز شادی دست و پا گم می کنم خود را نمی یابم
تعالی الله، چه گلزاری ست حسن عالم افروزت
که گل در باغ خوبی چون رخت زیبا نمی یابم
ندارد هیچ پروایی به حال زار مسکینان
کسی را از بتان مثل تو بی پروا نمی یابم
به کویت عاشقان مستند، اما در ره عشقت
بسان خسرو دیوانه شیدا نمی یابم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات عمیق خود نسبت به معشوقهاش میپردازد. او میگوید هرگاه بخواهد حالش را با او در میان بگذارد، نمیتواند مکان مناسبی پیدا کند و حتی اگر مکانی را بیابد، او را تنها نمیبیند. شاعر با تمام وجود بهدنبال معشوقهاش است، اما وقتی او ناگهان پیش میآید، شادی او را چنان غرق میکند که خود را گم میکند. همچنین او زیبایی معشوق را ستایش کرده و میگوید که در هیچ باغی به زیبایی او نمیرسد. شاعر از بیتوجهی دیگران به درد عاشقان گلهمند است و میگوید هیچکس مانند او بیپروا و بیخیال نیست. در نهایت، او بیان میکند که در این مسیر عاشقی، مانند خسرو، هیچ دیوانهای را همچون خود نمییابد.
هوش مصنوعی: وقتی میخواهم حال و روز خودم را با تو در میان بگذارم، نمیتوانم جایی برای این کار پیدا کنم و اگر هم جایی پیدا کنم، نمیتوانم تنها تو را در آنجا بیابم.
هوش مصنوعی: من با تمام وجودم برای تو دلتنگی میکنم، اگر ناگهان جلوی من بیایی، از خوشحالی گیج میشوم و خودم را گم میکنم.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ است، چه باغ زیبایی است چهره درخشان تو که در باغ خوبی، گلی به زیبایی تو پیدا نمیکنم.
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که مانند تو بیتوجه به حال سختیهای فقیران باشد و به آنان اهمیت ندهد.
هوش مصنوعی: در کوی تو عاشقان به شوق و مستی سیر میکنند، اما من در عشق تو مانند خسرو دیوانه به دنبال شیدایی نمیتوانم کسی را بیابم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.