رغم آن دل که نگه دارندش
زیر آن زلف سیه دارندش
مشک بیزلف تو نتواند بود
گر به شمشیر نگه دارندش
بر رخ خوب تو ماند چیزی
مه اگر زیر کله دارندش
در زمان سر بنهد بر پایت
پایت ار بر سر مه دارندش
چشم خسرو به گه آمدنت
منتظر بر سر ره دارندش
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
رغم آن دل که نگه دارندش
زیر آن زلف سیه دارندش
مشک بیزلف تو نتواند بود
گر به شمشیر نگه دارندش
بر رخ خوب تو ماند چیزی
مه اگر زیر کله دارندش
در زمان سر بنهد بر پایت
پایت ار بر سر مه دارندش
چشم خسرو به گه آمدنت
منتظر بر سر ره دارندش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف زیبایی معشوق و احساسات عمیق خود نسبت به او میپردازد. او به دل خود اشاره میکند که اگرچه نگهدار آن زیبایی است، اما زیر زلف سیاه معشوق به حالتی خاص قرار دارد. او میگوید که بدون وجود معشوق، زندگی برایش ممکن نیست. همچنین او به دلاوری و اعتماد به نفس معشوق اشاره میکند که هرکس را تحت تأثیر قرار میدهد. در نهایت، شاعر نگرانی و اشتیاقش برای دیدن محبوب را بیان میکند و انتظارش را از آمدن او توصیف میکند.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دلهای زیادی تحت تأثیر آن زلف مشکی قرار دارند، اما همچنان در زیر سایهاش نگهداشته میشوند.
هوش مصنوعی: اگر مشک را با زلف تو در قید نگاه تیزبینی به خطر بیاندازند، نمیتواند وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: بر چهره زیبای تو نشانهای وجود دارد که اگر کسی از زیر سر آن را ببیند، متوجه میشود.
هوش مصنوعی: اگر زمانی که سر بر زمین میگذاری، پای تو بر سر کسی که مقام بلندی دارد، قرار بگیرد، نشان از جایگاه تو و اهمیت آن لحظه است.
هوش مصنوعی: چشمان خسرو در انتظار آمدن تو بودند و به هر طرف راه چشم دوخته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.