ای زده ناوکم به جان، یک دو سه چار و پنج و شش
کشته چو بنده هر زمان، یک دو سه چار و پنج و شش
گفته به وعده گه گهی یک شب از آن تو شوم
روز گذشته در میان، یک دو سه چار و پنج و شش
گفت صبا ز غیرتم کاید اگر ز کوی تو
همره بوی تست جان، یک دو سه چار و پنج و شش
پیش در تو هر نفس از هوس دهان تو
بوسه زنم بر آستان، یک دو سه چار و پنج و شش
منع دو چشم کن که شد از دل خسته هر دمی
رایت آن دو ناتوان، یک دو سه چار و پنج و شش
گاه نظاره چون که تو جلوه کنی جمال را
کشته شوند عاشقان، یک دو سه چار و پنج و شش
آه و فغان ز مردمان بس که همی کند دمی
خسرو خسته دل فغان، یک دو سه چار و پنج و شش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.