خرابی من از آن چشم پر خماری پرس
هلاک جانم از آن لاله بهاری پرس
ز زخم غمزه چه پرسی که در جگر چند است؟
ز صد فزونست، ولی زخمهای کاری پرس
غلام چشم توام، گر چه ناوک تو خوش است
ولیک لذت آن از دل شکاری پرس
دلم که زود فراموش می کند خود را
مپرس هیچ ز هجران و بیقراری پرس
مراست دردسری از خمار مستی عشق
علاج دردم از آن نرگس خماری پرس
کجاست دولت آنم که بر درت باشم؟
نشان من به سر کوی خاکساری پرس
رو، ای صبا و ز بهر مسافران فراق
از آن دو لب سخنی چند یادگاری پرس
سرود ذوق فراوان شنیده ای، اکنون
بیا، ز خسرو ذوق فغان و زاری پرس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و دردهایی که از آن ناشی میشود سخن میگوید. او از چشمها و زیباییهای محبوبش میگوید که جانش را هلاک کرده و زخمهای عمیقش را پنهان نگاه داشته است. شاعر به شکایت از دل تنگی و دلتنگی خود میپردازد و میگوید که این درد و خمار عشقش را تنها از محبوبش میتواند درمان کند. او در جستجوی حضور محبوبش است و از حال و احوال خود در فراق سخن میگوید، در نهایت از صبا میخواهد که پیغامهایی از محبوبش بیاورد. این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و رنجهای ناشی از فراق است.
هوش مصنوعی: خرابی و افسردگی من به خاطر آن چشمان خمار است، و اگر میخواهی بدان که چرا جانم در خطر است، از آن لالهی بهاری بپرس.
هوش مصنوعی: از زخم نگاه معشوق سؤال نکن که در دل چقدر درد است؛ چون دردهای زیادتری دارد، اما از زخمهای عمیق و مؤثر بپرس.
هوش مصنوعی: من بنده چشم تو هستم، هرچند تیرکمان زیباییات خوشایند است، اما لذت واقعی آن را باید از دلی که شکار کرده بپرسی.
هوش مصنوعی: دل من به سرعت فراموش میکند، پس از حال خود نپرس؛ بهتر است از غم جدایی و بیقراریام سوال نکنی.
هوش مصنوعی: من از درد ناشی از عشق و مستی گرفتار شدهام و راه درمان این درد را از آن نرگس خماری بپرس.
هوش مصنوعی: کجاست خوشبختی من که در آستانهات باشم؟ نشانه من را از سر کوچهی فروتنی بپرس.
هوش مصنوعی: ای نسیم، به خاطر مسافران جدایی، چند کلام یادگاری از آن دو لب بپرس.
هوش مصنوعی: شعری که سرشار از لذت و خوشی است را شنیدهای، حالا بیا و از خسرو که به خاطر این شوق و لذت غمگین و نالان شده بپرس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو عیش و ناز مرا از امیدواری پرس
ذلیل دوست شو و قدر من ز خواری پرس
به ذوق من نرسی زین جراحتی که تو راست
نشان لذتم از زخم های کاری پرس
ز فکر دوست سر پر غرور را چه خبر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.