ای باد صبحدم، خبر آشنا بیار
بوی نهفته زان صنم دلربا بیار
مانا که یابم از دل گمگشته آگهی
یک تار مو ازان سر زلف دو تا بیار
تعویذ عمر بایدم اندر شب فراق
یک نامه زان مسافر فرخ لقا بیار
گفتی سلام آرم ازو، چشم بر رهست
یا خود میای تا نشنوم کشته، یا بیار
تاکی ز بند بیهده گوشم گران بود
آخر همم ازو سخنی، ای صبا، بیار
زان بوستان که میوه به اغیار می دهد
برگی به سوی فاخته بینوا بیار
در غیرتم کزوست خدنگی به هر دلی
یک ره از آن یکی ز پی جان ما بیار
جان مرا خرید خیالش به بندگی
این بنده ز آن اوست از آن بت رضا بیار
زان جام لب که جرعه ز شاهان دریغ داشت
پروانه خرابی مشتی گدا بیار
از جرعه گاه او قدری آبرو بخواه
بر دردهای کهنه خسرو دوا بیار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از باد صبحدم میخواهد پیامی از محبوبش بیاورد. او از بوی محبوبی دلربا حرف میزند و امیدوار است که از دل گمراهش خبر خوشی بگیرد. شاعر به جستجوی علامتهایی از محبوبش است و از باد میخواهد یک تار مو از او بیاورد. در شب جدایی، او به دعا و طلب نامهای از مسافری خوشخبر نیاز دارد. همچنین از باد میخواهد که هر خبری از محبوب برایش بیاورد، چرا که گوشش از انتظار خسته شده است.
شاعر به فراوانی میوه در باغی اشاره میکند که به بیگانگان داده میشود و از این که خود او چیزی نمیگیرد ناراحت است. او به محبت و علاقهاش اشاره میکند و میخواهد که خبری از محبوبش به او برسد. در انتها، از لب جامی که شاهان مینوشند، طلب میکند که برای دردهایش مداوا بیاورد. این شعر پر از احساس longing و طلب است، که نشاندهنده عشق عمیق و انتظار شاعر به محبوبش است.
هوش مصنوعی: ای باد صبح، تو خبری از دوست بیار و بوی دلنشین و پنهان آن محبوب زیبا را به ما برسان.
هوش مصنوعی: اگر از دل گمشدهام خبری به دست آورم، یک تار مو از آن سر زلف به من بیاورید.
هوش مصنوعی: در شب جدایی، باید تعویذ و دعای عمر به همراه داشته باشم و نامهای از آن مسافر خوشبخت و خوشلقا بیاورم.
هوش مصنوعی: در اینجا فردی از شخص دیگری میپرسد که آیا به او سلام میکند و به راه نگاه میکند. او همچنین میخواهد بداند که آیا خود شخص میآید یا اینکه باید منتظر بماند تا خبر ناگواری را بشنود یا آنکه اصلاً بیاید تا حرفی بزند.
هوش مصنوعی: تا کی باید با درد و رنجی بیدلیل زندگی کنم؟ در نهایت، خوشحال میشوم که از او خبری بیاوری، ای باد صبا.
هوش مصنوعی: از آن باغی که میوههایش را به دیگران میبخشد، برگی برای فاختهی بیچاره بیاور.
هوش مصنوعی: در احساس غیرت من، مانند تیر بر دل هر کسی یک راه باز است که از آن، دیگران برای جان ما بیایند.
هوش مصنوعی: فکر و خیال آن معشوق جان مرا در اختیار گرفته است و من به خاطر او خود را به بندگی آماده کردهام. از آن بت زیبا، لطف و رضایتش را بخواهید.
هوش مصنوعی: از آن جام لب که شاهان از آن جرعهای دریغ داشتند، پروانهای که خراب شده، مشتی از گدایان را بیاور.
هوش مصنوعی: از او خواه که قدری آبرو به من بدهد تا درمانی باشد برای دردهای قدیمی خسرو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.