یاران که بوده اند ندانم کجا شدند؟
یارب، چه روز بود که از ما جدا شدند؟
گر نوبهار آید و پرسد ز دوستان
گو، ای صبا، که آن همه گلها گیا شدند
ای گل، چو آمدی ز زمین گو چگونه اند؟
آن رویها که در ته گرد فنا شدند
آن سروران که تاج سر خلق بوده اند
اکنون نظاره کن که همه خاک پا شدند
دنیاست خونبهای بسی خلق، وین زمان
بسیار کس که بر سر این خونبها شدند
خورشید بوده اند که رفتند زیر خاک
آن ذره ها که چون همه اندر هوا شدند
آنها که سیمیای جهان شان فریب داد
بگذاشتند کنج و پی کیمیا شدند
بازیچه ایست طفل فریب این متاع دهر
بی عقل مردمان که بدین مبتلا شدند
کس را چه شد که نقد مرادی نمی رسد
مانا که خازنان فلک بینوا شدند
خسرو، گریز کن که وفا نیست در جهان
زاهل جهان که همچو جهان بی وفا شدند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به موضوع جداشدن یاران و دوستان اشاره دارد و از غم فراق آنها صحبت میکند. او از روزهایی یاد میکند که دوستانش کنار او بودند و حالا از او دور شدهاند. در دوران بهار، اگر از این دوستان سوال شود، کس خبری از آنها ندارد. به زیبایی و لطافت گلها و چهرههای دوستانش اشاره میکند که اکنون به خاک سپرده شدهاند. او به سرنوشت افرادی که曾 در دنیا مقام و قدرت داشتند اشاره میکند که اکنون به زیر خاک رفتهاند و در واقع همه چیز در دنیا فانی است. شاعر هشدار میدهد که زندگی دنیا معبری فریبنده است و انسانها به دنبال چیزهایی بیارزش میدوند. او با اشاره به اینکه در این دنیا وفا وجود ندارد، از انسانها میخواهد که از آن دوری کنند.
هوش مصنوعی: دوستانم را نمیدانم کجا رفتند. ای خدا، چه روزی بود که از ما فاصله گرفتند؟
هوش مصنوعی: اگر بهار دوباره بیاید و از دوستان بپرسد، به او بگو، ای نسیم، که همه آن گلها رفتهاند.
هوش مصنوعی: ای گل، وقتی از زمین بیرون آمدی، بگو چه احوالی دارند آن چهرهها که در نهایت فراموشی و نابودی رفتهاند؟
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این نکته میپردازد که کسانی که در گذشته مقام و عظمت زیادی داشتند و مورد احترام بودند، اکنون به حالت ذلت و ناپایداری افتادهاند و ارزش و جایگاه آنها به فراموشی سپرده شده است. در واقع، اوج و سقوط انسانها و تغییر شرایط زندگی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: دنیا بهایی است که به خاطر بسیاری از انسانها باید پرداخت شود، و در این زمان افراد زیادی هستند که برای این بها جان خود را فدای آن کردهاند.
هوش مصنوعی: خورشیدهایی بودهاند که در زیر خاک مدفون شدند، همان ذراتی که وقتی در هوا پراکنده شدند، درخشش خود را نشان دادند.
هوش مصنوعی: افرادی که ظاهر دنیای آنان آنها را گول زده بود، گوشهنشینی را رها کرده و به دنبال حقیقت و معنای عمیقتری رفتند.
هوش مصنوعی: زندگی مانند بازیچهای است که به دست کودک فریب میافتد و این کالاهایی که زمان به ما میدهد، عقل را از مردمان گرفته و آنها را به دام میاندازد.
هوش مصنوعی: چه بر سر آدمها آمده است که مراد و آرزوی واقعیشان به دستشان نمیرسد؛ زمانی که حتی نگهبانان آسمان هم بیپناه و ناامید شدهاند.
هوش مصنوعی: ای خسرو، از این دنیا بگریز، چون وفا در آن وجود ندارد. در جهانی که همه چیز در آن به بیوفایی گراییده، نمیتوان به صداقت و وفاداری امید داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یاران که یکیک از من بیدل جدا شدند
کس را وقوف نیست که هر یک کجا شدند
بیگانگی چو بوده در آخر طریقشان
اول چرا به هجرکشان آشنا شدند
ای کاش خاک وادیشان بودمی چو گرد
[...]
آنان که مست باده قالوا بلی شدند
در کربلا به درد و یل مبتلا شدند
دیدند چون رضای خدا را به بذل جان
دادند تن ز شوق به قتل و رضا شدند
به یگانگی ز خلق نموددن اختیار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.