هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده با معشوقش به گفت و گو میپردازد. او از حال مستی و عشق صحبت میکند و معشوق پاسخ میدهد که این وضع را پذیرفته است. همچنین، گوینده از او میخواهد که برگردد، اما معشوق میگوید که دیگر برنگردد. این دیالوگ بیانگر تنشها و احساسات عمیق در رابطه عاشقانهای است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده با معشوقش به گفت و گو میپردازد. او از حال مستی و عشق صحبت میکند و معشوق پاسخ میدهد که این وضع را پذیرفته است. همچنین، گوینده از او میخواهد که برگردد، اما معشوق میگوید که دیگر برنگردد. این دیالوگ بیانگر تنشها و احساسات عمیق در رابطه عاشقانهای است.
هوش مصنوعی: گفتم که تو تحت تاثیر شراب هستی و او با اطمینان گفت بله، قسم به خدا. من گفتم که مرا رها نکن، او پاسخ داد که بگذار مرا بروم.
هوش مصنوعی: گفتم برگرد اما او گفت که از من دور نشو. گفتم که رفتم، او گفت دیگر برنگرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یا رب به محمّد و علی و زهرا
یا رب به حسین و حسن و آلعبا
کز لطف برآر حاجتم در دو سرا
بیمنتِ خلق یا علی الاعلا
بگرستم زار پیش آن کام و هوا
گفتا مگری پند همی داد مرا
پنداشت مگر کآب نماند فردا
نتوان کردن تهی به ساغر دریا
بر چهره خوب تو فشاندیم ثنا
جان و دل و دیده هر سه کردیم فدا
در هر چه کنی ز دل بدادیم رضا
حکمی که کنی و گر بجانست روا
من خفته بدم دوش دل از یار جدا
بر بالینم رسته یکی شاخ گیا
بیخش غم و درد و حسرت و بار بلا
از هر سه بلا جان و دلم گشته ملا
ای یافته دین ذوالجلال از تو ضیا
وز تو کرم طبیعی و صدق و صفا
غایب مکن ایدوست که از نظم ثنا
غایب نشدست هیچ حرفی بخطا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.