ای ریخته سودای تو خون دل ما را
بی هیچ گناهی
بنواز دمی خسته شمشیر جفا را
یارا به نگاهی
باد سحر از روضه رضوان خبر آورد
امروز به گلزار
ای سرو روان هست مگر پیک صبا را
در کوی تو راهی
کس نیست که بر بوی گلستان جمالت
در باغ طرب نیست
چون لاله ز غم چاک زده جیب قبا را
و افکنده کلاهی
زنجیر سر زلف ترا با همه خوبی
سنبل نتوان گفت
هرگز نکند هیچ کسی مشک ختا را
نسبت به گیاهی
بشکست همی لشگر سلطان کواکب
بر هر طرف امروز
کان زلف زره پوش تو از عنبر سا را
آورده سپاهی
در دایره خوش نظران باز به صد سال
حقا که نیاورد
در دور قمر مادر ایام نگارا
مانند تو ماهی
هیهات که در دور قمر زنگ بر آرد
آئینه رخسار
آندم که بر آرم ز دل سوخته یارا
زین واقعه آهی
از حال پریشان کمالت خبری نیست
هیهات چه تدبیر
آن کیست که تقدیر کند حال گدا را
در حضرت شاهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به صورت عاشقانه و عاطفی به توصیف معشوق خود میپردازد. او از درد و رنجی که عشق برایش به ارمغان آورده، سخن میگوید و از معشوق میخواهد که با نگاهی یا یک کلام، آرامش را به او بازگرداند. شاعر به زیباییهای معشوق اشاره میکند و میگوید هیچ کس نمیتواند به پای آن زیباییها برسد. او از قدرت جاذبه معشوق در میان دیگران سخن میگوید و به حسرت و آرزوی وصال میپردازد. در نهایت، شاعر از بیخبری و سرنوشت خود در عشق مینالد و به ناامیدی از بهبود وضعیتش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای عشق تو بدون هیچ دلیلی سبب رنج و درد دل ما شدهای.
هوش مصنوعی: لحظهای با محبت به درد و رنجی که متحمل شدهام، رسیدگی کن و با یک نگاه مهربان، به من قوت قلب بده.
هوش مصنوعی: صبحگاهان، نسیمی از باغ بهشتی خبر آورد که امروز در گلزار شاهد زیباییها هستیم.
هوش مصنوعی: ای سرو بلند، آیا برای پیک صبح که به کوی تو میآید، راهی هست؟
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که با بوی خوش گلستان زیباییهای تو تحت تاثیر قرار نگرفته باشد و در خوشحالی و شادمانی نباشد.
هوش مصنوعی: چون لاله به خاطر غم، لباسش را پاره کرده و کلاهش را کنار گذاشته است.
هوش مصنوعی: زنجیر موهای تو، با تمام زیباییها، شبیه سنبل نیست و نمیتوان به راحتی دربارهاش صحبت کرد.
هوش مصنوعی: هیچکس نباید مشک ختا را برای گیاهی به کار ببرد.
هوش مصنوعی: امروز لشگر سلطان از ستارهها شکسته شده و در هر سو پراکنده شده است.
هوش مصنوعی: زلفهای تو مانند زرهای محکم و زیبا هستند که بویی از عنبر را به همراه دارند، گویی یک سپاه را به دوش کشیدهاند.
هوش مصنوعی: در جمع افراد خوشنظر و خوشسلیقه، حقیقت این است که نمیتوان به سادگی به نتیجهای دست یافت.
هوش مصنوعی: در دورانی که قمر به دور خود در حال چرخش است، تو ای محبوب من مانند ماه زیبایی.
هوش مصنوعی: هرگز نمیشود که در دور قمر، زنگی بر آئینه چهرهاش بیفتد.
هوش مصنوعی: در آن لحظه که برای دوست عزیزم از دل داغدیدهام آهی میکشم.
هوش مصنوعی: او از حال نابسامان تو هیچ خبری ندارد و چقدر دور از ذهن است که برای این وضعیت چارهای بیندیشد.
هوش مصنوعی: کیست که بتواند سرنوشت آن فقیر را در درگاه پادشاه تعیین کند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بر همه میران جهان یافته شاهی
می خور، که بد اندیش چنان شد که تو خواهی
می خواه، که بدخواه به کام دل تو گشت
وز بخت بد اندیش تو آورد تباهی
شد روزه و تسبیح و تراویح به یک جای
[...]
ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی
هم شمع سرای من و هم پشت سپاهی
از قامت و قدّ تو برد سرو بلندی
وز حلقۀ زلف تو برد قیر سیاهی
جانم بصلاح آید از آن نوش لب تو
[...]
ای بر سر کتاب ترا منصب شاهی
منشی فلک داده بر این قول گواهی
جاه تو و اقطاع جهان یوسف و زندان
ذات تو و تجویف فلک یونس و ماهی
ناخورده مسیر قلمت وهن توقف
[...]
ای بر صفت یوسفیت حسن گواهی
ماننده یوسف شده در غربت شاهی
حسن تو ترا بی بخبری برده به تختی
مهر تو مرا بی گنهی کرده به چاهی
از لعل تو یک خنده و از عقل جهانی
[...]
رخ باز نهادم به سماوات الهی
تا بر سر گردون بزنم نوبت شاهی
رخت و خر خود را همه بگذاشتم اینجا
چون یار مسیحم، بسم این چهرهٔ کاهی
از من مطلب مهر خود، ای شاهد دنیا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.