ای زه نم کلک شکر بار تو
تازه و تر باغ سخن را نهال
تا شده روشن ز تو آب سخن
سرد شده بر دا مردم زلال
دیده خط شعر و تو گشته سرخ
جدول دیوان من انفعال
گر بهدادیان موظف ز فقر
می نرسد دست تو چون پارسا
تخفه ام اشعار مخیل فرست
از تو چو قانع شده ام با خیال
همت تو گرچه نیارد فرو
سر بمقام من شوریده حال
هست امیدم که رساند ترا
پیر مکمل بمقام کمال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و لطافت سخنان شاعر اشاره دارد و تأکید میکند بر تأثیر خاصی که معشوق بر احساسات و کلمات شاعر میگذارد. شاعر از نشانههای عشق و زیبایی سخن میگوید و امید دارد که معشوق به او برسد و به مقام کمال خود نزدیکتر شود. همچنین، شاعر با اشاره به فقر و کمبودهایی که در زندگیاش احساس میکند، از احساس عدم کفایت خود در بیان عشقش سخن میگوید و در نهایت، به آرزوی رسیدن به معشوق و کمال در عشق اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ای تو که با قلم شیرین خود شگفتیها میآفرینی، مانند درختی تازه و لطیف، باغ سخن را سرشار از زیبایی کردهای.
هوش مصنوعی: وقتی سخن تو روشن و واضح میشود، دیگر شایسته نیست که مردم با گفتار بیفایده و سردشان ملالت ایجاد کنند.
هوش مصنوعی: چشمانم به خط شعرت خیره شده و مانند جدول دیوان من رنگش سرخ شده است.
هوش مصنوعی: اگر به فقیران کمک نرسانی، دست تو مانند دست پارسایان نخواهد بود.
هوش مصنوعی: من به خیال پردازیهای تو معتاد شدهام و دیگر نیازی به شعرهای تخیلی و زیبا از تو ندارم. تمام خواستهام را در خیال تو پیدا کردهام.
هوش مصنوعی: اگرچه تلاش تو نتواند مرا از جایگاه خود پایین بیاورد، اما من همچنان در حالتی دیوانهوار به دنبال هدفهایم هستم.
هوش مصنوعی: امیدوارم که پیر کامل، تو را به جایگاه کمال برساند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.