ما جگر سوختگان داغ تو داریم همه
مرهمی بخش که مجروح و نگاریم همه
ساقیا گر نظری هست به مخمورانت
بدو چشم تو که در عین خماریم همه
درد دردی زخم عشق به پیمانه برار
کز طرب نعره مستانه برآریم همه
سیل مژگان و نم دیده اگر می طلبی
هر چه زینها طلبی در نظر آریم همه
مفلسانیم اگر دست نداریم به هیچ
چون تو داریم به معنی همه داریم همه
بود عهدی که نگیریم دمی بی تو قرار
همچنان بر سر عهدیم و قراریم همه
سر و جان خواستی ای جان گرامی ز کمال
همه سهل است بیا تا بسپاریم همه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.