گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال خجندی

ما جگر سوختگان داغ تو داریم همه

مرهمی بخش که مجروح و نگاریم همه

ساقیا گر نظری هست به مخمورانت

بدو چشم تو که در عین خماریم همه

درد دردی زخم عشق به پیمانه برار

کز طرب نعره مستانه برآریم همه

سیل مژگان و نم دیده اگر می طلبی

هر چه زینها طلبی در نظر آریم همه

مفلسانیم اگر دست نداریم به هیچ

چون تو داریم به معنی همه داریم همه

بود عهدی که نگیریم دمی بی تو قرار

همچنان بر سر عهدیم و قراریم همه

سر و جان خواستی ای جان گرامی ز کمال

همه سهل است بیا تا بسپاریم همه

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode