با چشم خوش ای شوخ مرا جنگ مینداز
محنت زده را به بلا جنگ مینداز
در دست صبا سلسله زلف میفکن
شوریده دلان را به صبا جنگ مینداز
شب بر در تو بوده ام این راز نهان دار
آن حاسة سگ را به گدا جنگ مینداز
گفتی بر باران بردمه کشتن یاری
نا آمده در مجلس ما جنگ مینداز
یک ناوک دیگر بزن و راست رسانتر
با جان دل مجروع مرا جنگ مینداز
در دست کمال آن سر زلف افکن وشو صلح
خود را بمن بیسر و پا جنگ مینداز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق خود و بازیهای احساسی او میپردازد. شاعر از معشوق میخواهد که با زیبایی خود، او را تحت تأثیر قرار ندهد و به او جنگ نکند. او به روزگار و رنجهایش اشاره کرده و از صبا (باد) میخواهد که زلف محبوب را به بازی بگیرد. شاعر به شوق و درد دل خود اشاره میکند و از معشوق میخواهد که به جای جنگ، صلح را رقم بزند. در کل، این شعر از تنشهای عاطفی و دلتنگیهای شاعر حکایت دارد.
هوش مصنوعی: با چشمان زیبا و بازیگوش خود مرا به چالش نیاور، چرا که انسان رنجیدهحال را به سختیهای بیشتری دچار مکن.
هوش مصنوعی: در دستان نسیم، زنجیر موها را نریزید و دلهای پریشان را دچار درگیری نکنید.
هوش مصنوعی: من شبها در کنار در تو بودهام، این راز را مخفی نگهدار. نباید حس دستوپا زدن را به گدا تحریک کنی.
هوش مصنوعی: گفتی من برای بارش باران یاری را که هنوز به مجلس ما نیامده، برنده میسازم و جنگ به پا میکنم.
هوش مصنوعی: یک تیر دیگر به سمت من بزن و با دقت بیشتری به هدف بزن، زیرا دل مجروح من را در این نبرد بیشتر متهم نکن.
هوش مصنوعی: زلف زیبای تو را در دست بگیر و با آرامش دوری از جنگ و جدل را به من هدیه کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.