بار غروری به حسن خویش ندارد
شیوه و ناز و کرشمه پیش ندارد
یا نکند التفات خاطر مجروح
با خبری از درون ریش ندارد
عاشق اگر زخم او معاینه بیند
را دیده ندارد که دیده بیش ندارد
گر نکند دل نشانه تیر بلا را
کافر عشقش شمر که کیش ندارد
صحبت نوشین لبان حلال مبادش
هرکه تحمل به زخم نیش ندارد
اگر سگان درش کمال رفیق است
بیش سر آشنا و خویش ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر به بیان احساسات عاشقانه و دردهای ناشی از عشق میپردازد. او اشاره میکند که فرد عاشق نباید غرور داشته باشد و به ظواهر توجه نکند. عشق حقیقی باید با عمق احساسات همراه باشد و شخص عاشق باید از زخمها و دردهای خود آگاه باشد. شاعر همچنین به این نکته میپردازد که اگر کسی در عشق نادیده گرفته شود، یا زخمهایش ناشناخته بماند، به نوعی کافر عشق به حساب میآید. در نهایت، او نشان میدهد که در روابط خود باید به عمیقترین احساسات و ارتباطات توجه کرد و نباید به ظاهر یا دوستان بیخود تکیه کرد.
هوش مصنوعی: این شخص به خاطر زیبایی و جذابیتش خود را مغرور نمیداند و در رفتار و شیوهاش ناز و فخر ندارد.
هوش مصنوعی: شاید شعف خاطر زخمخوردهای با خبری از درون، ریشهای نداشته باشد.
هوش مصنوعی: عاشق اگر زخم معشوقش را ببیند، دیگر نمیتواند به درد خود توجه کند چون چشمانش فقط به معشوق معطوف است.
هوش مصنوعی: اگر دل به تیرهای بدبختی نشه هدف، باید او را که عاشق است کافر بدانیم، زیرا برای عشق چیزی نمیداند.
هوش مصنوعی: اگر کسی نتواند زخمهای زهرآلود را تحمل کند، پس نباید به گفتگوهای شیرین و لذتبخش روی لبان حلال نزدیک شود.
هوش مصنوعی: اگر سگها در کنار هم رفاقت و دوستی داشته باشند، حتی از نزدیکان و آشنایان هم نزدیکی بیشتری پیدا میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.