شمارهٔ ۵۲۹
نقطه دایره لطف دهان تو بود
آیت حسن خط مشک فشان تو بود
سر به بیماری باریک کشة آخر کار
هر که را آرزوی موی میان تو بود
پایه همت درویش و سرافرازی او
به هوای قد چون سرو روان نو بود
آنچنان داد خطت داد نکوئی کز شوق
تا به گلبرگ طری جامه دران تو بود
بی گل روی تو هر لاله که روید ز گلم
بر دلش داغ تو بر سینه نشان تو بود
دم آخر که بپوشم از جهان چشم امید
همچنان گوشه چشم نگران تو بود
ملک دلها ز نو آباد بود به که خراب
خاصه ملکی که سراپای از آن تو بود
گفته به صورت او مظهر معنیست کمال
خود عیانست چه حاجت به بیان تو بود
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...