مریض عشق بتان را بر طبیب نباشد
باتفاق طبیبی به از حبیب نباشد
امید هست که بار از درم چو بخت در آبد
اگر چنانچه بد آموزی رقیب نباشد
ز ناله های حزیثم مترس و روی مپوشان
که این معامله گل را به عندلیب نباشد
تو در زمانه غریبی بلطف و بنده نوازی
گر التفات غریبان کئی غریب نباشد
نسیم باد صبا را بگاه عطرفشانی
به حلقه های سر گیسوانت طیب نباشد
مکن ملامتم ای پارسا که دلشدگان را
بر مجادله ناصح و ادیب نباشد
بخوردن غم دل غم مخور کمال که کس را
زخوان دولت خوبان جزاین نصیب نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان درد و رنج عاشقانه میپردازد و تأکید میکند که هیچ طبیبی نمیتواند جای حبیب را در درمان درد عشق بگیرد. او امیدوار است که نسبت به مشکلات زندگی تسلی یابد، به شرطی که رقیب وجود نداشته باشد. شاعر از شنیدن نالههای دلش نگران نیست و به زیبایی عشق اشاره میکند. او همچنین از لطف و محبت غریبان سخن میگوید و نسبت به عطر گلها و زیباییها توجه میکند. در نهایت، شاعر به کسانی که دلشان شاد است و در خوشی هستند، حسرت نمیخورد و میگوید که دلباختگان را نمیتوان با نصیحت و ادبیات آرام کرد.
هوش مصنوعی: آدمی که به عشق محبوبان دچار بیماری عشق شده، به هیچ پزشک و درمانگری نیازی ندارد، زیرا هیچ طبیبی نمیتواند بهتر از خود محبوب به درمان او بپردازد.
هوش مصنوعی: امید دارم که مانند بختی که به در خانهام میرسد، بار سنگینی از دوشم برداشته شود، به شرطی که رقیبی که به من آسیب زده، وجود نداشته باشد.
هوش مصنوعی: از نالههای غمانگیز من نترس و خودت را پنهان نکن، زیرا این عشق و زیبایی، مخصوص بلبل نیست.
هوش مصنوعی: در این دنیا که احساس تنهایی و غریب بودن وجود دارد، اگر با محبت و لطف به دیگران برخورد کنی، این احساس تنهایی از بین میرود و دیگر احساس غریبی نخواهی کرد.
هوش مصنوعی: نسیم ملایم صبحگاهی وقتی عطرش را پخش میکند، به زیبایی و لطافت موهای تو نمیتواند باشد.
هوش مصنوعی: ای پارسا، مرا سرزنش نکن؛ زیرا دلشکستگان نمیتوانند در بحث و جدل با نصیحتگران و افرادی که سخنان زیبا میگویند، شرکت کنند.
هوش مصنوعی: نگران غم دل خود نباش، زیرا هیچکس جز تو از سفرهی نعمت و خوبیهای خاص زندگی بهرهمند نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرم ز حال بپرسی دمی غریب نباشد
ورم به وصل نوازی شبی عجیب نباشد
ز گلستان وصالت به غیر خار فراق
بگو چرا من بیچاره را نصیب نباشد
به شوق آن رخ چون گل اگر هزار بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.