گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال خجندی

روی تو به جز آینه دیدن که تواند

زلف تو به جز شانه کشیدن که تواند

قند دهنت شربت خاصی که ز لب ساخت

دیدن نتوان خاصه چشیدن که تواند

چندانکه توئی آرزوی جان عزیزان

با آروزی خویش رسیدن که تواند

در زیر لب از بیم رقیب تو بر آن روی

ما فاتحه خواندیم دمیدن که تواند

مشاطه دلی داشت چو پولاد به سختی

ورنه ز چنان زلف بریدن که تواند

چون نیست کمال از سخنان تو گزین تر

کس را به سخن بر تو گزیدن که تواند

آنجا که بخوانند بلند این سخنان را

دیگر سخن پست شنیدن که تواند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode