خوشا غمی که برویم ز روی او آید
که هرچه آید از آن رو مرا نکو آید
به شوخی آمدن و ناشکستش دل را
گرانترست ز سنگی که بر سبو آید
سوار اشک که راند به هر طرف گلگون
چو خاک پای تو بیند روان فرو آید
صبا گرفته کمند بنفشه دستاویز
که شب به حلقه آن زلف مشکبو آید
بدان خیال که بیند رخ نو گل در آب
روانتر از دگران بر کنار جو آید
چه جای چشمه حیوان که جوی های بهشت
اگر دهان نو بابة بجست و جو آید
کمال وصل میانت چگونه بنویسد
که آن سخن بزبان قلم چو مو آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.