یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت
پرتو نور تجلی سایه ها را نور ساخت
ذره را گفتم تو خاکی این چه نام و شهرت است
گفت عشق آفتابم اینچنین مشهور ساخت
ظاهر و پنهان از آن کز دهان و چشم خویش
گه چو نرگس مست و گه چون غنچه ام مستور ساخت
عقل گفتا خان و مانت باز ویران کرد عشق
گفتم ای نادان چه ویران این زمان معمور ساخت
ناز دل جوید کباب از دیده گریان شراب
چشم را سر مست کرد و غمزه را مخمور ساخت
ساخت از ب شربنی بهر شفای خستگان
طرفه شربت کآرزویش تازه را رنجور ساخت
شمع مجلس بود دور از روی او گوئی کمال
کر نخستش سوخت از نزدیک و آخر دور ساخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و تاثیر عمیق آن بر زندگی انسانها میپردازد. شاعر از رابطه نزدیکی که با عشق دارد سخن میگوید و تأکید میکند که عشق مثل نور، سایهها را روشن میکند و حقیقت را نمایان میسازد. او به خاکی بودن خود اشاره میکند و میگوید که عشق او را به آفتابی مشهور تبدیل کرده است. همچنین، اشاره دارد که عقل و منطق به تازگی ویران شدهاند و عشق موجب ساختن دوباره زندگی شده است. شاعر در ادامه به ویژگیهای عشق میپردازد و نشان میدهد که چگونه عشق میتواند انسان را مست و شاداب کند، مثل شمعی که در کنار محبوب میسوزد و دچار غم و شادیهای متضاد میشود. کل شعر به زیبایی و پیچیدگی عشق و تأثیر آن بر روح و جسم انسانها میپردازد.
هوش مصنوعی: دوست نزدیک شد و ما را از خود دور کرد، نور خویش را به گونهای تاباند که سایهها را روشن کرد.
هوش مصنوعی: به ذره گفتم تو خاکی، پس چرا اینقدر معروفی؟ جواب داد: من عشق هستم و عشق مانند آفتاب، مرا درخشان و مشهور کرده است.
هوش مصنوعی: من در برخی مواقع مانند نرگسی مست و در زمانهای دیگر مانند غنچهای پنهان میشوم. این تغییر در حالت من به خاطر چیزی است که از درون و بر اساس آنچه از دهان و چشمانم بیرون میآید، شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: عقل گفت که عشق باعث ویرانی زندگیات شده است، اما من پاسخ دادم که تو نادانی؛ زیرا عشق در این لحظه نه تنها ویران نکرده، بلکه زندگی را آباد کرده است.
هوش مصنوعی: دل فریبنده و نازک، میخواهد که اشکها به کباب تبدیل شوند. شراب چشمها، سرمست و شادابشان کرده و غمزههای جذاب را تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: نوشیدنی را برای درمان خستهها آماده کردهاند، که خواستهشان را تازهتر کرده و به آنها آسیب رسانده است.
هوش مصنوعی: شمع محفل بود، اما وقتی از چهرهی او دور شد، گویی که نورش به تدریج کم رنگتر میشود. ابتدا نزدیکش روشنایی میداد و بعد که دور شد، نورش خاموش شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.