گنجور

 
کمال خجندی

خضرجان آب حیات از لب دلجوی نو یافت

موسی انوار تجلی همه از روی تو یافت

مرده را زنده از آن کرد مسیحا به دمی

کردم باد سحر گاه ازل بوی تو یافت

خواجه هر دو سرا احمد محمود خصال

حسن اخلاق و مکارم همه از خوی تو یافت

هر که را بود سری در سر سودای تو شد

وانکه را بود دلی گمشده در کوی نو یافت

در میان ظلمات سر زلف تو کمال

همچو خضر آب حیات از لب دلجوی تو یافت