خضرجان آب حیات از لب دلجوی نو یافت
موسی انوار تجلی همه از روی تو یافت
مرده را زنده از آن کرد مسیحا به دمی
کردم باد سحر گاه ازل بوی تو یافت
خواجه هر دو سرا احمد محمود خصال
حسن اخلاق و مکارم همه از خوی تو یافت
هر که را بود سری در سر سودای تو شد
وانکه را بود دلی گمشده در کوی نو یافت
در میان ظلمات سر زلف تو کمال
همچو خضر آب حیات از لب دلجوی تو یافت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان زیبایی و ارادت عارفانه به خداوند و شخصیت پیامبر اسلام (ص) میپردازد. شاعر از وجود نورانی و تجلیات الهی صحبت میکند که انسانها از آن بهرهمند میشوند. اشاره به زنده شدن مردگان نزد مسیح و بوی خوش سحرگاهان از یاد معشوق، نشاندهنده عشق و اشتیاق به وصال است. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که در تاریکیها، جستجو برای رسیدن به کمال و حقیقت را در زلف محبوب (خداوند) یافته است. بینهایت احساسی و فلسفی، شعر بر پیوند عمیق انسان با رازهای الهی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: موسی با دلجویی نازنینی به آب حیات دست یافت و روشناییهای تجلی را همه از چهره تو دریافت کرد.
هوش مصنوعی: مسیحا با یک دم، مرده را زنده کرد و در سپیدهدم، نسیم ازل بوی تو را دریافت کرد.
هوش مصنوعی: آقای محترم هر دو جهان، یعنی هم دنیای مادی و هم دنیای معنوی، تمام خوبیها و ویژگیهای برجسته اخلاقی را از خُوی و رفتار تو دریافت کردهاند.
هوش مصنوعی: هر کس که به عشق تو دچار شده، به دنبال تو میگردد و کسی که دلش را گم کرده، در راهی جدید و نو به حقیقتی دست یافته است.
هوش مصنوعی: در دل تاریکیها، زیبایی و جذابیت موهای تو مانند خضر، راهی برای دستیابی به آب حیات و زندگی از لبان دلنواز توست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.