هوش مصنوعی: این بیت از یک شاعر صوفی به توصیف شخصیتی میپردازد که در فضای بیتفاوتی نسبت به مشکلات زندگی و مفاهیم عرفانی نشسته است. او نه به کفر و نه به اسلام و نه به مسائل دنیوی و دینی باور دارد و در واقع از هر گونه تعلق و یقین نسبت به حقایق دو جهان آزاد است. این تصویر نشاندهنده نوعی رهایی و بیخیالی است که میتواند ناشی از درک عمیق زندگی باشد.
هوش مصنوعی: دیدم فردی را که بر زمین نشسته و نه به کفر و نه به اسلام و نه به مسائل دنیوی و نه به اعتقادات دینی فکر میکند. او در یک حالت خاص و آزاداندیشی قرار دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی میگوید که در هیچیک از دو جهان، نه حقیقت، نه معیار درست، نه قوانین دینی و نه یقین وجود ندارد که کسی بتواند به درستی آن را درک کند یا به آن دست یابد. در واقع، پرسشکننده از وجود دیوانگی یا بیخود بودن انسانها در جستجوی این مفاهیم عمیق میگوید.
آرمان تولایی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۰۴ نوشته:
این رباعی انسان را به یاد این جمله از نیچه می اندازد: "دلاور ترین افراد در میان ما کمتر دل آن چیزی را دارند که به راستی می دانند" و اما خیام به راستی دل آن چیز را داشته است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیت از یک شاعر صوفی به توصیف شخصیتی میپردازد که در فضای بیتفاوتی نسبت به مشکلات زندگی و مفاهیم عرفانی نشسته است. او نه به کفر و نه به اسلام و نه به مسائل دنیوی و دینی باور دارد و در واقع از هر گونه تعلق و یقین نسبت به حقایق دو جهان آزاد است. این تصویر نشاندهنده نوعی رهایی و بیخیالی است که میتواند ناشی از درک عمیق زندگی باشد.
هوش مصنوعی: دیدم فردی را که بر زمین نشسته و نه به کفر و نه به اسلام و نه به مسائل دنیوی و نه به اعتقادات دینی فکر میکند. او در یک حالت خاص و آزاداندیشی قرار دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی میگوید که در هیچیک از دو جهان، نه حقیقت، نه معیار درست، نه قوانین دینی و نه یقین وجود ندارد که کسی بتواند به درستی آن را درک کند یا به آن دست یابد. در واقع، پرسشکننده از وجود دیوانگی یا بیخود بودن انسانها در جستجوی این مفاهیم عمیق میگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۱
* رندی دیدم نشسته بر خِنْگِ زمین،
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین،
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
باید که تو اینقدر بدانی بیقین
کان کو چو تویی برآرد از خاک زمین
ناخواسته داد آنچه بایست همه
ناگفته دهد هر آنچه آید پس از این
در راه یگانگی نَه کفرست و نَه دین
یک گام ز خود برون نِه و راه ببین
ای جان جهان تو راه اسلام گزین
با مار سیه نشین و با ما منشین
از کفر کشد زریر شیبانی کین
آباد کند زریر شیبانی دین
بر چرخ نهد زریر شیبانی زین
این مرتبت زریر شیبانی بین
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین
اندر دو جهان کرا بود زهره این
مردان سازند جای در خانه زین
باشند زنان خانه نشین همچو نگین
بر عکس بود کار من بی دل و دین
در خانه زین زن و منم خانه نشین
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.