رباعی ۲۶: بر لوح نشان بودنیها بودهاست،
رباعی ۲۷: چون روزی و عمر بیشوکم نتوانکرد،
رباعی ۲۸: افلاک که جز غم نفزایند دگر؛
رباعی ۲۹: ای آنکه نتیجه چهار و هفتی،
رباعی ۳۰: * تا خاک مرا به قالب آمیختهاند،
رباعی ۳۱: * تا کی ز چراغ مسجد و دود کنشت؟
رباعی ۳۲: * ای دل چو حقیقت جهان هست مجاز،
رباعی ۳۳: در گوش دلم گفت فلک پنهانی:
رباعی ۳۴: نیکی و بدی که در نهاد بشر است،