ملوک عجم ترتیبی داشته اند در خوان نیکو نهادن هر چه تمامتر بهمه روزگار، و چون نوبت بخلفاء رسید در معنی خوان نهادن نه آن تکلف کردند که وصف توان کرد، خاصه خلفاء عباسی از اباها و قلیها و حلواهاء گوناگون و فقاع حرو اینان (نهادند و پیش ازیشان نبود. و اغلب حلواهاء نیکو چون هاشمی و صابونی و لوزینه و اباها و طبیخهای نافع هم خلفاء بنی عباس نهادند، و آن همه رسمهاء نیکو ایشان را از بلند همتی بود، و دیگر آیین ملوک عجم اندر داد دادن و عمارت کردن و دانش آموختن و حکمت ورزیدن و دانا آن را گرامی داشتن همتی عظیم بوده است، و دیگر صاحب خبران را در مملکت بهر شهری و ولایتی گماشته بودندی تا هر خبری که میان مردم حادث گشتی پادشاه را خبر کردندی، تا آن پادشاه بر موجب آن فرمان دادی، و چون حال چنین بودی دستهاء تطاول کوتاه بودی و عمال بر هیچ کس ستم نیارستندی کردن، و یک درم از کس بناحق نتوانستندی ستدن، و غلامان بیرون از قانون قرار و قاعده هیچ از رعایا نیارستندی خواست، و خواسته و زن و فرزند مردمان در امن و حفظ بودی و هر کس بکار و کسب خویش مشغول بودندی از بیم پادشاه، و دیگر نان پاره که حشم را ارزانی داشتند ازو باز نگرفتندی، و بوقت خویش بر عادت معهود سال و ماه بدو میرسانیدندی، و اگر کسی در گذشتی و فرزندی داشتی که همان کار و خدمت توانستی کردن نان پدر او را ارزانی داشتندی، و دیگر بر کار عمارت عظیم حریص و راغب بودندی، و هر پادشاه که بر تخت مملکت بنشستی شب و روز دران اندیشه بودی که کجا آب و هوای خوش است تا آنجا شهری بنا کردندی، تا ذکر او در آبادان کردن مملکت در جهان بماندی، و عادت ملوک عجم و ترک و روم که از نژاد آفریدون اند چنان بودست که اگر پادشاهی سرایی مرتفع بنا افگندی یا شهری یادیهی یا رباطی یا قلعه ای، یا رود براندی، و آن بنا در روزگار او تمام نشدی پسر او(و) آن کس که بجای او بنشستی بر تخت مملکت، چون کار جهان بروی راست گشتی، بر هیچ چیز چنان جد ننمودی که آن بناء نیم کرده آن پادشاه تمام کردی، یعنی تا جهانیان بدانند که ما نیز بر آبادان کردن جهان و مملکت همچنان راغبیم، اما پسر پادشاه درین معنی حریص تر بودی از جهت چند سبب را، گفتی بر پسر فریضه تر که نیم کرده پدر خویش را تمام کند که چون تخت پادشاهی پدر ما را باشد سزاوارترم، و دیگر گفتی پدرم این عمارت یا از جهت آبادانی جهان همی کرد. یا از بلند همتی و نام نیکو، یا از جهت تقربالله تعالی، یا از جهت نزهت و خرمی، مرا نیز آبادانی مملکت همی باید، و همت بزرگ دارم، و رضا و خشنودی خدای تعالی همی خواهم، و نزهت و خرمی دوست دارم، پس در تمام کردن بنا فرمان دادی، و بجد بایستادی تا آن شهر و بنا تمام گشتی، و اگر بردست او تمام نشدی دیگر که بجای او نشستی تمام (کردی)، و مردمان آن پادشاه را مبارک و ارجمند داشتندی، گفتندی خدای تعالی این بنا بر دست او تمام گردانید، و ایوان کسری بمداین که شاپور ذوالاکتاف بنا افگند و از بعد او چند پادشاه عمارت همی کردند تا بر دست نوشین روان عادل تمام شد، و پل اندیمشک همچنین، و مانند این بسیارست، دیگر عادت ملوک عجم آن بوده است که هر کس پیش ایشان چیزی بردی، یا مطربی سرودی گفتی، یا سخنی نیکو گفتی در معانی که ایشان را خوش آمدی، گفتندی زه، یعنی احسنت، چنانک زه بر زبان ایشان برفتی از خزینه هزار درم بدان کس دادندی، و سخن خوش بزرگ داشتندی، و دیگر عادت ملوک عجم چنان بودی که از سر گناهان در گذشتندی الا از سه گناه، یکی آنک راز ایشان آشکارا کردی. و دیگر آن کس که یزدان را ناسزا گفتی، و دیگر کسی(که) فرمان را در وقت پیش نرفتی و خوار داشتی، گفتند هرک راز ملک نگاه ندارد اعتماد ازو برخاست و هر که یزدان را ناسزا گفت کافر گشت، و هر که فرمان پادشاه را کار نبندد با پادشاه برابری کرد و مخالف شد، این هر سه را در وقت سیاست فرمودندی، و گفتندی هر چیز که پادشاهان دارند از نعمتهای دنیا مردمان دیگر دارند، فرق میان پادشاهان و دیگران فرمان روایی است، چون پادشاه چنان باشد که فرمانش بر کار نگیرند چه او و چه دیگران، و دیگر در بیابانها و منزلها رباط فرمودندی و چاههای آب کندندی، و راهها از دزدان و مفسدان ایمن داشتندی، و هر کسی را رسمی و معیشتی فرمودندی، و هر سال بدو رسانیدندی بی تقاضا، و اگر کسی از عمال چیزی بر ولایتی یا دیهی بیرون از قرار قانون در افزودی آن عمل بدو ندادندی بلک او را مالش دادندی تا کسی دیگر آن طمع نکردی که زیادت(از) مردم بستاند و ملک خراب گردد، و هر که از خدمتگاران خدمتی شایسته بواجب بکردی در حال او را نواخت و انعام فرمودندی بر قدر خدمت او تا دیگران بر نیک خدمتی حریص گشتندی، و اگر از کسی گناهی و تقصیری آمدی بزودی تادیب نفرمدندی، از جهت حق خدمت او را بزندان فرستادندی، تا چون کسی شفاعت کردی عفو فرمودندی، ازین معنی بسیارست اگر همه یاد کنیم دراز گردد، این مقدار کفایت باشد، اکنون بذکر نوروزنامه که مقصود ازین کتابست باز گردیم،
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: مجموعهای از رفتارها و آداب ملوک عجم و خلفای عباسی در متن بیان شده است. این ملوک به ترتیب و نظم در برگزاری مراسمات و نیکو گذاشتن خوانها اهمیت زیادی میدهند و این آداب را از پادشاهان گذشته به ارث بردهاند. خلفای عباسی نیز برای تزیین خوانها و برگزاری جشنها از انواع غذاها و حلواها استفاده میکردند. آنها همچنین مسئولیتهای خاصی به کارگزاران خود در نقاط مختلف میسپردند تا از وضعیت جامعه باخبر شوند و از ستم به رعایا جلوگیری کنند. زندگی مردم تحت حکمرانی آنها امن و آرام بود و پادشاهان در آبادانی مملکت و ساخت بناهای بزرگ همت میکردند. اساسیترین اصول آنها شامل فراهمکردن امنیت، رسیدگی به امور مردم، و تشویق نیکوکاری بود. در نهایت، در متن به یادآوری رسمها و آداب نوروز نیز اشاره شده است که موضوع اصلی کتاب به شمار میآید.
هوش مصنوعی: سلطنتها در ایران باستان قوانین و آدابی داشتند که بر اساس آن به برپایی سفرهها و تشریفات مختلف در تمام دورانها میپرداختند. در زمان خلفای عباسی، این تشریفات به اوج خود رسید و آنها از انواع خوراکیها و نوشیدنیهای متنوع استفاده میکردند که قبلاً وجود نداشت. همچنین، خلفای عباسی به تدارک حلواها و غذاهای خوشمزه و سودمند پرداخته و این سنت را از خود به جای گذاشتند. علاوه بر این، فرمانروایان عجم در زمینه عدالت، ساخت و ساز، یادگیری و حکمت دارای نگاهی بلندپروازانه بودند. آنها افراد مطلع را به هر منطقهای گماردند تا هر رویدادی که در میان مردم اتفاق میافتاد به اطلاع پادشاه برسد و بر اساس آن تصمیمگیری و فرمان صادر نماید. این ساختار نظم و عدالت را افزایش میداد و ستمگران نمیتوانستند بر مردم ظلم کنند. همچنین، در پی دیانت و اخلاقمداری، نیمی از خوراک و امکانات زندگی مردم تحت نظر بود و بیکاری و فقر به حداقل میرسید. پادشاهان همواره در تلاش بودند تا آب و هوای خوش و مکانهای مناسب برای ساخت شهرها را شناسایی کنند و یاد خود را در آبادانی دنیا حفظ نمایند. پادشاهان ایرانی به همراهی پسران خود در ادامه ساخت و سازها و آبادانی بسیار مشتاق بودند تا نام پدرانشان را گرامی بدارند و خود را در مدح پیشینان قرار دهند. علاوه بر این، پادشاهان به خوشرویی و تقدیر از افرادی که برای آنها کاری نیکو انجام میدادند، توجه خاصی داشتند و به آنها پاداش میدادند. همچنین، آنها در مورد گناهان مردم هم سختگیری زیادی نداشتند جز در موارد خاصی که به وفاداری به خود و خدای تعالی مربوط میشد. در نهایت، پادشاهان برای حفظ امنیت و رفاه مردم، در خارج از شهرها نیز اقدام به ساخت و ساز میکردند و حقوق و رفاه را برای رعایا تأمین مینمودند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.