پی گلگشت در فصل بهاری
گذشتم بر کنار مرغزاری
نگه کردم که مرغ گلستانی
نوا سنج است در مرثیه خوانی
تذرو از مد آهش سرو بر سر
به دل بیم فراقش کشته یکسر
کشیده قمری از اندوه جانکاه
زبان در انما اشکوا الی الله
نهاده سر به زانو بید مجنون
سخنگو سوسن اندر هجو گردون
گل سوری گریبان چاک کرده
پریشان سبزه رو در خاک کرده
گرفته آه خاک از یاد مهتاب
کند فریاد و کف بر سر زند آب
چنان گشته است نرگس مست و محزون
تو گویی گاو چشمش داده افیون
بنفشه دال گشته از تظلم
زبان لاله لال است از تکلم
سخن می کند از بیداد طاعون
به ناخن خال روی آسمان گون
یکی از سبزه پوشان در گلستان
با پاسخ تر زبان شد همچو مستان
که بحر علم و دانش، کوه عرفان
به برج زهد و تقوی مهر رخشان
سلاله صاحب الخلق العظیم
امام العالم عبدالکریم
ز چشم دهر شد خورشید وش گم
از آن تر دامنیم از اشک شبنم
به زیر خاک گنج آسا چو پی برد
ز رشک ارض گردون خون دل خورد
دعت یا لیتنی کنت ترابا
لعل الی بعدالموت آبا
به جنت جای کرد آن قطب کامل
بنات النعش وش گردش افاضل
بنی تا ریخهم ربی الرحیم
کفاکم خالدا داری النعیم
فغان از جور این خونریز فرهاد
ستون بیستون همت افتاد
کسی چون او به فن حق پرستی
نگشته ثبت در دیوان هستی
کلام و زیج و حکمت با نجومش
بدی یک قطره از بحر علومش
چنان آگه بد از اسرار تنزیل
تو گویی اوستادش بود جبریل
ز موج فکرتش گردون حبابی
ز علمش لوح یک حرفی از کتابی
شدی نسخ ار دوصد چون گلشن راز
بلا فکر و توقف گفتیش باز
عرض علمی نبد در دیر فانی
که در وی باشد او را هیچ ثانی
اجل تا دام بر مردم نهاده
چنین مرغی به دامش کی فتاده
سزد گر چرخ ازین ماتم ستیزد
دو صد پروین ز مهر و ماه ریزد
ز بس بارد ز چشم اختران خون
که گردد بی ستون این چرخ گلگون
بیا خالد به شکر ایزدی کوش
ز صهبای تحمل جرعه ای نوش
لباس گریه را یکباره کن شق
روانش را روان کن رحمت حق
نماند هیچکس در زیر گردون
اگر شه گر گدا، گر نیک و گر دون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این قطعه شعری توصیف حال و هوای یک بهار زیبا است که در آن شاعر بر مرغزار عبور میکند و از صدای پرندگان در مرثیهخوانی و اندوه طبیعت سخن میگوید. او به غم و فراق موجودات زنده اشاره میکند و حال نرگس، بنفشه و لاله را به تصویر میکشد. همچنین از وفات شخصیتی بزرگ به نام امام عبدالکریم یاد میکند که علم و عرفان را در خود جمع کرده و به عنوان خورشیدی در دهر شناخته میشود. شاعر از درد فقدان و بلای طاعون گلستان صحبت میکند و به حیات دنیا و انجام اعمال نیک اشاره دارد. در نهایت، او با شعری حزنآلود به یاد عزیزان از دست رفته و آرزوی رحمت برای آنها میپردازد و از همگان میخواهد تا در یاد و شکرگذاری نسبت به ایزدی کوشاتر باشند.
هوش مصنوعی: در روزهای بهاری، در حال قدم زدن از کنار یک دشت پرگل و زیبایی عبور کردم.
هوش مصنوعی: به تماشا نشستم تا ببینم که پرندهای از باغ گل، در حال سرود خوانی است و غمانگیز میخواند.
هوش مصنوعی: باد معطرش، درخت سرو را در دل غم جداییاش به شدت تحت تأثیر قرار داده و آن را به سوگ نشسته است.
هوش مصنوعی: قمر با اندوه عمیق خود، درد و گلهاش را فقط به خدا میگوید.
هوش مصنوعی: بید مجنون، سرش را به زانو گذاشته و به سخن آمدن سوسن در انتقاد از دنیا اشاره دارد.
هوش مصنوعی: گل سرخ در پیراهنش چاکی ایجاد کرده و زیبایی سبزهرو را در دل خاک پنهان کرده است.
هوش مصنوعی: آب در دل تاریکی شب از یاد زیبایی و روشنی ماه ناراحت است و به خاطر این غم سرش را به حالت اعتراض به زمین میکوبد و فریاد میزند.
هوش مصنوعی: چشمهای نرگس، تحت تأثیر حالت افسردگی و سرخوشی تو، به قدری غمانگیز و گیج شده که انگار از خماری خمار بودهاند.
هوش مصنوعی: بنفشه به خاطر ناله و شکایتش پژمرده شده و لاله به خاطر سکوتش به هیچ چیزی نمیگوید.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف یک وضعیت ناعادلانه و دردناکی میپردازد که مانند طاعون فراگیر شده و به آسیبهای آن اشاره میکند. همچنین، وجود نشانهها و علامتی را بر روی آسمان، به نوعی از ارتباط با این بیداد و مشکلات دنیای انسانها نشان میدهد.
هوش مصنوعی: یکی از افرادی که در گلستان لباس سبز پوشیده بود، با جواب دادن به دیگران با شوری شبیه به مستها به صحبت در آمد.
هوش مصنوعی: در اینجا به عظمت و عمق علم و دانش اشاره شده است که همچون دریای وسیع و بیپایان است. همچنین کوه عرفان به معنای بلندی و استواری در درک و شناخت حقیقت، با یادآوری زهد و تقوی، به نوعی نور و روشنایی اشاره دارد که انسانهای با ایمان را هدایت میکند. این تصویر نشاندهندهی تلاش برای رسیدن به کمالات معنوی و علمی است.
هوش مصنوعی: نسل و فرزند صاحب خلق بزرگ، امام جهان، عبدالکریم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به دست آوردن یک دستاورد بزرگ و درخشان را که در نتیجه تغییرات زندگی و زمان به دست آمده، توصیف میکند. او به تبدیل شدن نورانی و درخشان خود به خورشید اشاره میکند، در حالی که همچنان از غم و اندوهی که همچون اشک شبنم بر دامن او نشسته، ناراحت است. به عبارت دیگر، با وجود موفقیتها و زیباییهایی که دارد، هنوز در قلبش حس غم و نگرانیش را حس میکند.
هوش مصنوعی: وقتی به عمق زمین و گنج hidden آن پی برد، از حسادت و کینه آسمان، دلش وتاضی و غم خورد.
هوش مصنوعی: ای کاش من هم خاک بودم تا شاید پس از مرگ، به آغوشِ پدرانم برگردم.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شخصیتی میپردازد که به مقام بلندی دست یافته و به اوج کمال رسیده است. او مانند ستارهای در آسمان میدرخشد و بر اساس احترام و ارزشهایی که دارد، دیگران به سمت او گرایش پیدا میکنند. به طور کلی، این فرد به عنوان رهبری فرهیخته و مثالزدنی شناخته میشود که تاثیر مثبتی بر دیگران دارد.
هوش مصنوعی: من با رحمت الهی، شما را به خوشبختی و نعمتهای فراوان میرسانم و همواره در کنار شما خواهم بود.
هوش مصنوعی: آه از ظلم این قاتل! فرهاد، که به خاطر عشقش تلاش زیادی کرده، اکنون ناامید و زمینگیر شده است.
هوش مصنوعی: هیچکس مانند او در دانش حقپرستی به ثبت نرسیده و در جهان هستی نامش حک شده است.
هوش مصنوعی: حرفها و علم و دانش علمی مانند نجوم، تنها یک قطره از دریای وسیع علم او به شمار میروند.
هوش مصنوعی: به قدری از رازهای نازل شده آگاه است که انگار خودش استاد جبرئیل است.
هوش مصنوعی: از نیروی فکر او، همچون حبابی که روی آب میزند، پدیدهای در آسمان شکل میگیرد و از دانش او، لوحی که تنها یک کلمه دارد، از کتابی به وجود میآید.
هوش مصنوعی: اگرچه دو صد بار مانند گلشن راز به تو فکر کردم و توقف کردم، اما باز هم نتوانستم سخنانت را فراموش کنم.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که در معبد دنیا، هیچ دانش و علمی پایدار نیست و اگر کسی در آنجا باشد، هیچ جز و همتایی برای او وجود ندارد. به عبارتی دیگر، ارزش و اعتبار علم در این دنیا ناپایدار است و هر چیزی که در اینجا وجود دارد، موقتی و فانی است.
هوش مصنوعی: مردم در دام مرگ گرفتار شدهاند و به همین دلیل چنین مرغان خوشبخت و ارزشمندی به دام آنها نمیافتند.
هوش مصنوعی: اگر چرخ زمان بخواهد به خاطر این ماتم و غم، با سرنوشت بجنگد، پس باید از آسمان دو صد ستاره مانند پروین به زمین بریزد.
هوش مصنوعی: از بس که اشک ستارهها فرو میریزد، این آسمان سرخ و بیپایه میشود.
هوش مصنوعی: به تو پیشنهاد میکنم که به شکرگزاری پروردگار بپردازی و از نعمتها بهرهمند شوی. به جای غم و اندوه، کمی از شراب تحمل بنوشی و لذت ببری.
هوش مصنوعی: لباس غم را کنار بگذار و به جریان آزاد زندگی بپرداز. رحمت خداوند را جلب کن.
هوش مصنوعی: اگر پادشاهی در زیر آسمان وجود داشته باشد، دیگر هیچ کس باقی نخواهد ماند، چه بزرگ باشد، چه کوچک، چه ثروتمند باشد و چه تهیدست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.