هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با حسرت و دلتنگی به زیبایی و شرف یک سرو (نماد زیبایی و جوانی) نگاه میکند. سرو به او میگوید که باید به خود بیاورد و با احترام به او نزدیک شود و از او خواهش میکند که به او آب بدهد. شاعر در پاسخ میگوید که با چشمانش او را میبیند و احساساتش را درک میکند. این گفتگو میان شاعر و سرو نشاندهنده نوعی عشق و احترام است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با حسرت و دلتنگی به زیبایی و شرف یک سرو (نماد زیبایی و جوانی) نگاه میکند. سرو به او میگوید که باید به خود بیاورد و با احترام به او نزدیک شود و از او خواهش میکند که به او آب بدهد. شاعر در پاسخ میگوید که با چشمانش او را میبیند و احساساتش را درک میکند. این گفتگو میان شاعر و سرو نشاندهنده نوعی عشق و احترام است.
هوش مصنوعی: دیروز صبح، آن زیبایی که مانند سرو در باغ است، با من به ناز و دلربایی برخورد کرد، در حالی که از خودبینی و غرور پر بود.
هوش مصنوعی: او با خشم میگفت.
هوش مصنوعی: ای مردم، چشمانت را به سوی من باز کن و به من کمک کن که در راه خود، خود را سیراب کنم و بر خاک را بنوشانم.
هوش مصنوعی: من گفتم که به چشم تو نگاه کنم، اما نمیدانم آیا این کار درست است یا نه.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معبود خودی وعابد خویشتنی
زیرا که برای خود کنی هر چه کنی
ای دوست حقیقت شنو از من سخنی
با بادهٔ لعل باش و با سیم تنی
کانکس که جهان کرد فراغت دارد
از سبلت چون تویی و ریش چو منی
ای چنگ، سرافگنده چو هر ممتحنی
در پای کشان زلف چو محبوب منی
گر حلق تراست خشک، پس در چه فنی؟
هم خشک زبانی تو و هم تر سخنی
یک روز نباشد که تو با کبر و منی
صد تیغ جفا بر من مسکین نزنی
آن روز که کم باشد آن ممتحنی
از کوه پلنگ آری و در من فگنی
معبود خودی و عابد خویشتنی
زیرا که برای خود کنی هر چه کنی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.